قصه‌هایی از پهلوانان ایرانی

نوجوانان و جوانان ایرانی چند پهلوان ایرانی را می‌شناسند؟ تهرانی‌ها چقدر از زندگی شخصیت‌های پهلوانی مطلع هستند؟ اگر شما هم فکر می‌کنید پهلوانان ایرانی ورزشکارانی معمولی هستند که صرفا مرام و رفتارشان آن‌ها را زبانزد کرده است، بسیار در اشتباهید. در تصاویری که معمولا از پهلوانان ایرانی می‌بینیم آن‌ها شخصیت‌های پیر با شکم‌هایی نه چندان خوش تراش هستند که این گمان غلط را در تصورات‌مان ایجاد می‌کنند، آن‌ها آن طور که باید و شاید بدن‌های تنومند و در اصطلاح هیکل‌های ورزشکاری ندارند. این مسئله، از کوچک‌ترین توهمات ما درباره جرگه‌ای از دلیرمردان ایرانی هستند که با عنوان «پهلوان» می‌شناسیم‌شان. درست است که طرز رفتار و سلوک اجتماعی- معنوی پهلوانان زبانزد خاص و عام است، خصیصه‌هایی نظیر دلیری، ایثار و شهامت ایشان شهره است، اما واقعیت این است که این پهلوانان ورزشکارانی تراز اول هستند.

یکی از کتاب‌هایی که کمک‌های شایانی در زمینه آگاهی درباب پهلوانان می‌کند کتابی است با عنوان «رخصت مرشد» که جلد یازدهم از این مجموعه کتاب‌های قصه‌های پهلوانی همچون کتاب‌های پیشین در نشر نیستان ،و این بار با محوریت تهران (طهرون) منتشر شده است.

در این کتاب مخاطبان قصه‌هایی از پهلوانان تهرانی می‌خوانند. این قصه‌ها شامل ۶ رادمرد؛ پهلوان حاج مصطفی طوسی، پهلوان اسماعیل قربانی (کل اسمال)، پهلوان حاج مهدی کریمی (مهدی قصاب)، پهلوان احمد آقا سیگاری، پهلوان حبیب الله بلور و پهلوان اصغر نجار بروجردی می‌شود.

آنچه باعث می‌شود این کتاب را نسبت به آثار مشابه، کتابی مجزا بدانیم، قصه پردازی مستند نویسنده‌ی آن یعنی خسروآقایاری است. خسروآقایاری با استفاده از منابع بسیار روایاتی دست اول از زندگی شخصیت‌های پهلوانی به دست می‌دهد که در نوع خود جذاب و البته فایده‌مند است. در فهرست منابع کتابخانه‌ای جلد یازدهم «رخصت مرشد» که به داستان‌های تهران مربوط می‌شود، ۳۳ کتاب از جمله آثاری نظیر تاریخ کشتی ایران، میراث پهلوانی، آیینه پهلوان نما، ادب پهلوانی، همه جا رخصت، تاریخ و فرهنگ زورخونه، نامه باستان، تاریخ حبیب السیر، تاریخ روضه الصفا، آیین پهلوانی و … درج شده است.

پیرو اشاره‌ای که در بدایت معرفی این کتاب آورده شده است، این کتاب می‌تواند اطلاعات مفیدی از زندگی ورزشی پهلوانان نیز به ما ارائه دهد. در داستان چهارم این کتاب که به زندگی «پهلوان احمد آقا سیگاری» اشاره دارد، شخصیت اصلی داستان نوجوانی است که به شدت به ورزش علاقه دارد، اما با اینکه پدربزرگ او از ورزشکاران پهلوانی بوده است، تمایلی به وارد شدن به این رشته‌ی ورزشی ندارد. او هم همچون بسیاری از نوجوانان هم‌نسلش پنداری اشتباه از بدن‌های ورزشی و نحوه ورزش کردن پهلوانان دارد، تا اینکه به آلبومی از تصاویر پهلوانان تهرانی که متعلق به پدربزرگش است، دسترسی پیدا می‌کند.

سرشانه‌های قدرتمند، شکم‌های شش تکه و بازوان برجسته، نماهایی است که نوجوانِ داستان ما در آلبوم‌ عکس‌های پدربزرگش می‌بیند. قصه‌هایی که شخصیت پدربزرگ از زندگی ورزشی پهلوانان برای راوی داستان تعریف می‌کند، او را شگفت زده می‌کند. تمرین‌های سخت این پهلوانان از نوجوانی تا کهن‌سالی اندام آن‌ها را حتی در سنین بالا و پیری نیز اندامی کاملا مهیا و زیبا نگه می‌دارد. شخصیت راوی داستان «پهلوان احمد آقا سیگاری»  نمونه‌ای است از نوجوانان بسیاری که چنین پنداری درباره این ورزش پهلوانی دارند.

کتاب‌های «رخصت مرشد» برای همین نیز گروه سنی مخاطبش، را نوجوانان هدف گرفته است. در این داستان‌ها همیشه طرح و توطئه‌هایی جذاب درنظر گرفته شده است تا مخاطب احتمالی این کتاب نگران از دست دادن روایتی جذاب باشد. عمده‌ی روایت‌های جلدیازدهم «رخصت مرشد» مملو از حوادث و درگیری‌های پهلوانان با اراذل و اوباش یا شخصیت‌های منفی‌ای است که خواننده را مفتون قصه می‌کند. از همین حیث باید بگوییم، عنصر تعلیق در این داستان‌ها همیشه به پررنگ‌ترین شکل ممکن نمود دارد. پهلوانی با تمرین‌های سخت ورزشی در پی به دست آوردن نیرویی منحصر به فرد است، پهلوانی به خاطر رقابت با رقیبی دیرینه در پی نوعی پیروزی جوانمردانه است یا پهلوانی دیگر دادِ مردم ستمدیده را از اراذل یا ثروتمندان پایتخت می‌ستاند.

بخشی از آثاری که خسروآقایاری در جلد یازدهم این کتاب روایت می‌کند، به همین موضوع یعنی انتقام پهلوانان از ستمی که به مردم رفته است، می‌‌پردازد. این پهلوانان در وهله‌ی نخست گوش شنوایی هستند برای مردمانی که به آن‌ها ظلم شده است. برای نمونه داستان پهلوان حاج مهدی کریمی (مهدی قصاب) به داستانی این چنینی با رنگ و بوی آثار انتقامی که پیش از انقلاب در حکومت پهلوی می‌گذرد، اختصاص دارد.  در این داستان  پهلوان حاج مهدی کریمی (مهدی قصاب) نقش قهرمان مردم را بازی می‌کند و با چهره‌ای مرد دوست وارد عرضه کارزار می‌شود تا در کازینویی در پایتخت را تخته کند. زورگویانی که در آن کار می‌کنند ابتدا زیر بار حرف پهلوان نمی‌روند، بعد او را به دعوا و مبارزه دعوت می‌کنند و وقتی در مبارزه با پهلوان مهدی قصاب شکست می‌خورند سر تسلیم فرود می‌آورند.

کتاب «رخصت مرشد» را می‌توان نه تنها به نوجوانان، بلکه به مخاطبانی از هر گروه سنی که به داستان‌های پهلوانی علاقه دارند، پیشنهاد کرد.

منبع: الف