نقطه آغاز نمایشنامه‌نویسی ایرانی

اگر از میرزا فتحعلی آخوندزاده که تَرکِ دیار کرده و نه تنها در مملکت دیگری می زیست، بلکه آثارش را نیز به زبانی غیر از فارسی می نوشت، صرف نظر کنیم؛ اولین نمایشنامه نویس ایرانی می شود، میرزاآقا تبریزی که نخستین نمایشنامه ها را (به سبک نمایشنامه نویسی غربی) به زبان فارسی نوشته است. البته این افتخار را تا سالها، ادوارد براون به غلط به میرزا ملکم خان داده بود؛ چراکه می پنداشت این نمایشنامه ها را ملکم نوشته است، اشاره به این نکته در کتاب تاریخ ادبیات فارسی‌ ادوارد براون و همچنین انتشار این نمایشنامه ها به زبان فرانسه و به نام میرزا ملکم خان در خارج از کشور تا سالها این قول نادرست را قطعی نشان می داد، تا اینکه نسخه ای از نمایشنامه های مورد اشاره، در سال ۱۹۷۵ از آرشیو کتابخانه میرزا فتحعلی آخوندزاده در باکو بیرون آمد که در آن نام نویسنده میرزا آقا تبریزی عنوان شده بود.

آنگونه که از نامه های رد و بدل شده میان این دو نفر پیداست، میرزا آقا تبریزی با خواندن نمایشنامه های آخوندزاده (به ترکی)، تحت تاثیر این شیوه که برایش تازگی داشته قرار می گیرد. از این سبب آخوندزاده به میرزا آقا تبریزی پیشنهاد می دهد که نمایشنامه هایش را از ترکی به فارسی برگرداند، اما او پس از مدتی سروکله زدن با این نمایشنامه‌ها از ترجمه شان منصرف شده و به جای آن خود نمایشنامه هایی به فارسی می نویسد و برای آخوندزاده می فرستد تا نظرش را در باره آنها بیان کند. نسخه های یافته شده نیز درواقع متن همین نمایشنامه هاست که آن زمان تعدادشان سه تا بوده است.

جالب اینکه میرزا آقا تبریزی در نامه ای که به آخوندزاده فرستاده با تعریف بسیار از نوشته های او، به خصوص ملاحت نثرش، به این نکته اشاره می کند که چون احتمال دارد ترجمه او به فارسی، زیبایی نثر آخوندزاده به ترکی را نداشته باشد، از این کار صرف نظر کرده است. با این حال آخوندزاده درنامه ای به حکم پیشکسوتی نظراتش را درباره این نمایشنامه ها می دهد. (نمایشنامه های آخوندزاده نیز مدتی بعد توسط میرزا جعفر قرچه داغی به فارسی برگردانده می شود)

پنجاه و چهارمین عنوان از مجموعه «ادبیات برتر» نشر کتاب نیستان، در بر گیرنده پنج نمایشنامه به قلم میرزاآقا تبریزی است که سه تای آنها همان نمایشهایی است که برای آخوندزاده فرستاده شده بود و صادق عاشورپور در کتاب حاضر با افزودن دو نمایشنامه دیگر آن را با عنوان پنج طیاطر به علاقمندان ادبیات نمایشی عرضه کرده است.

بااین مقدمه باید گفت کتاب حاضر در واقع نقطه آغاز ادبیات نمایشی در ایران محسوب می شود و بی اغراق برخورد عاشورپور با این سوژه مهم رویکردی حرفه ای بوده است. او با توجه به این نکته که با اثری در خور اهمیت در تاریخ ادبیات نمایشی طرف هستیم، مقدمه ای کم و بیش جامع و قابل اعتنا برای آن تدارک دیده تا مدخل مناسبی برای رویارویی با متن نمایشنامه ها باشد.  به خصوص که در چنین مواردی تنها ویژگی های درون متنی اثر نیست که دارای اهمیت است، بلکه شاخصه‌های برون متنی و جایگاه تاریخی آن نیز حائز اهمیتی است که باید به آن توجهی کافی داشت. از این منظر عاشورپور از کیفیت خود اثر گرفته تا چگونگی نوشته شدن و جایگاه تاریخی آن، به نکات مهمی که ضروری به نظر می رسند اشاره کرده است.

اما باید اذعان داشت نوشته عاشورپور در این زمینه متکی است به منابع مهم و شناخته شده موجود، بنابراین در کتاب حاضر نیز درباره میرزا آقا تبریزی (همانند آن منابع) اطلاعات اندک است و چیز تازه یابی ارائه نشده است.

به نظر مهمترین جنبه این کتاب که عاشورپور تاکید زیادی روی آن داشته، ارائه متنی بازنویسی شده است که برای مخاطب امروز خواندنی باشد. به خصوص اینکه میرزاآقا تبریزی نیز همانند آخوندزاده و یا دیگر چهره های جریان تجدد ادبی در آن زمان بیشتر به انتقال معنا می اندیشیده اند و آثاری را ارائه کرده اند که با رویکردی انتقادی نسبت به وضع موجود، مفاسد فردی، اجتماعی و بعضا سیاسی را بازگو می کرده اند. این مهم در پنج نمایشنامه گردآمده در این کتاب نیز وجه قالب ماجرا محسوب می شود.

عاشورپور پیش از ارائه متن بازنویسی شده و در مقدمه طولانی کتاب، بخشی از متن اصلی نمایش را (به صورت بازنویسی نشده) نیز نقل کرده است که این مهم دو حسن بزرگ دارد. هم اینکه مخاطب را با نثر میرزا آقا تبریزی آشنا می سازد و هم اینکه نشان دهنده شیوه کار و میزان حک و اصلاح عاشورپور در بازنویسی متن نمایشنامه ها است.

اگرچه بابد اذعان کرد با اتخاذ چنین رویکردی نتیجه کار او در مجموع در خور اعتناست؛ اما شاید برخی از مخاطبان رویکردی دیگر و ارائه متنی تصحیح (و نه بازنویسی) شده، که نثر آن از اصالت تاریخی بیشتری برخوردار باشد، بیشتر بپسندند و از عاشورپور انتظار داشته باشند به جای آنکه انرژی خود را روی بازنویسی متن بگذارد، با رویکردی پژوهشی‌تر و براساس جستجو در منابع کمتر شناخته شده، به ابعاد تازه و مغفول مانده  زندگی  و آثار میرزا آقا تبریزی می پرداخت.  اما باید پذیرفت که این بخش از جریان تابع سلیقه است و مهم آن است که عاشورپور با توجه به سلیقه خود کاری شسته و رفته ارائه کرده است.

منبع: الف