بهترین رمان ها آن هایی هستند که صدای نویسنده را پس می زنند

به گزارش خبرگزاری برنا، مریم راهی نویسنده رمان “برپا” در ابتدا و به رسم معمول جلسات نقد و بررسی کتاب در فرهنگسرای گلستان، با بیان اینکه نوشتن را از سال ۱۳۸۱ و از مجلات آغاز کرده و رمان “برپا” دومین اثر منتشر شده اوست، سطرهایی از این کتاب را قرائت کرد و در ادامه مرتضی طاهری به بیان نقطه نظرات خود در خصوص این اثر ادبی پرداخت.

طاهری در آغاز سخنانش با بیان مقدمه ای در تفاوت رمان و داستان کوتاه گفت: شاید آشکارترین تفاوت میان رمان و داستان کوتاه حجم و تعداد صفحات آن ها باشد اما امروز می بینیم که این جهان بینی و موضوعی که برای داستان یا رمان انتخاب می شود، است که تشخیص قالب اثر ادبی را ممکن می کند.

وی در ادامه با اشاره به ویژگی های قالب رمان در ادبیات داستانی اظهار کرد: موضوعی که برای برای نوشتن رمان انتخاب می شود باید قابلیت بسط و گسترش داشته باشد. همچنین شخصیت هایی که نویسنده برای رمان انتخاب می کند، باید متناسب با این قالب باشد. باختین می گوید؛ رمان ذاتا به تکثرگرایی میل می کند و به همین سبب باید دارای صداهای متفاوت باشد. بر همین اساس رمان را نقطه مقابل شعر می دانند یعنی اینکه شعر یک صدای واحد است اما بهترین رمان ها آن هایی هستند که صدای نویسنده را پس می زنند و صداهایی دیگر چون راوی و شخصیت های اول و دوم در آن ها برجسته می شود. اگر شخصیت ها بازنمایی گفتمان های اجتماعی و نماینده تیپ ها و طرز فکرهای مختلف نباشند، تنها صدای نویسنده را در رمان می شنویم که در این صورت به شعارزدگی می انجامد و تریبونی برای ترویج ایدئولوژی شخصی نویسنده می شود.

این منتقد ادبی در بخش بعدی سخنانش با اشاره به ویژگی های رمان “برپا” گفت: بدون آن که بخواهم در بحث محتوای این اثر وارد شوم باید بگویم که رمان “برپا” از نظر فرمی بسیار قوی است و با گیرایی و تعلیق مناسب مخاطب را تا انتها با داستان همراه می کند. بازی های فرمی که به نظر من نقطه قوت این رمان است، منتج به این می شود که ما تا انتها متوجه این نشویم که دو شخصیت مرد اصلی رمان در حقیقت یک نفر هستند و این موجب شده تا داستان یکبارمصرف نباشد.

وی در همین زمینه افزود: به نظر من این رمان مابین مدرنیسم و رمانتیسم در حرکت است. آنجا که داستان به درگیری های “رها”، شخصیت زن اصلی داستان که در جامعه امروزی می پردازد، می تواند به یک داستان مدرن نزدیک باشد اما بیان احساسی بیش از اندازه در توصیف ها و کنش ها داستان را به سمت رمانتیسم برده است.

طاهری در بخش پایانی سخنانش نیز به برخی نقاط ضعف این رمان اشاره کرد و گفت: ای کاش در رمان “برپا” بهانه و دلیل بهتری برای عدم پذیرش زن از سوی شخصیت مرد داستان طراحی می شد. همچنین بعضی ابهاماتی که پس از خوانش اثر برای خواننده باقی می ماند، تا اندازه ای به تاثیرگذاری این رمان لطمه زده است.

محمدرضا گودرزی، دیگر منتقد ادبی حاضر در این نشست نیز در خصوص رمان “برپا” نوشته مریم راهی اظهار کرد: این رمان در گونه واقع گرای اجتماعی، آموزشی، دینی قرار می گیرد یعنی مسائل اجتماعی را از بعد آموزشی مطرح می کند و ادبیاتی متعهد و اخلاقی که به بیان مباحث دینی در قالب داستان و در کنش زندگی می پردازد و نقطه نظرش این است که برای الگوگرفتن باید رجوع شود به اصل و به همین دلیل نقد افرادی است که تنها به ظاهر دیندار هستند و در حقیقت دین شان ابزار دنیایشان است.

وی افزود: در بخش اول کتاب با یک مخاطب درون متنی مواجه هستیم که در اصل هویت ندارد و همان مخاطب تلویحی یا خواننده کتاب است. رمان مدور است یعنی ابتدا و انتهای داستان جابه جا شده که نشان می دهد نویسنده دغدغه فرم دارد. دایره نوعی پارادوکس را در خود دارد و در تفکر اسطوره ای دایره مدام تکرار می شود و به صورت دوره ای به الگوی اصلی آیین های اسطوره ای می رسد. این خصلت اگرچه ماهیتی اسطوره ای دارد ولی از نظر شگردهای داستان نویسی رویکردی مدرن است که معمولا در فرم مدور جابه جایی های زمانی و مکانی را دنبال می کنند.

250161_635556175792713312_l
این منتقد ادبی در ادامه بیان کرد: شگردی که نویسنده رمان “برپا” به کار برده و با فرهنگ ایرانی هم سازگاری دارد، پنهان کردن اطلاعات است که البته در آثار نویسندگان مدرنیست اصلا کاربرد ندارد و بیشتر در رمان هایی که مخاطب عام دارند و برای جلب خواننده به دنبال کردن داستان استفاده می شود. در واقع این روش به جای ایجاد کنجکاوی های عمیق تر در ذهن خواننده، تنها به تعلیق روی می آورد که از نظر من روش صحیحی نیست و بهتر است در کنار ارائه به موقع اطلاعات مخاطب را هم به دنبال کردن داستان ترغیب کرد یعنی به گفته ونه گات؛ اطلاعات موردنیاز خواننده را در اسرع وقت به او بدهیم.

گودرزی در ادامه افزود: یکی از ارزش های این رمان استفاده از ماجراهای موازی است. یکی از نقدهای من به رمان های ایرانی این است که اغلب یک داستان کوتاه را به اندازه یک رمان مطول کرده اند. همین ماجراهای موازی که در رمان “برپا” مشاهده می کنیم، پتانسیل تعلیقی مناسبی را به وجود آورده و همانطور که پیش از این اشاره کردم نیازی به استفاده از شگرد پنهان کردن اطلاعات در داستان نبوده و نویسنده می توانسته از آن صرفنظر کند.

وی خاطرنشان کرد: کلیت روایت رمان از نظر زمانی خطی نیست و این خطی نبودن ارزشمند است. زمان مندی هم بحثی است که چگونه زمان واقعی به زمان داستانی تبدیل می شود که در آن با زمان ذهنی سروکار داریم و نویسنده این رمان هم در این زمینه موفق بوده است. گفتار درونی هم بر دو نوع است، یکی منسجم که زمان را بر اساس تداعی جابه جا می کند و دیگر سیلان ذهن، که به نظر من این رمان هیچ یک از این دو نیست و زمان تنها به خواست نویسنده جابه جا شده و نوعی ضرباهنگ بین روایت اکنون و گذشته مرد مهربان،شخصیت مرد اصلی داستان ایجاد کرده است.

او ادامه داد: استفاده از پانویس یکی دیگر از نکاتی است که در شیوه روایت این رمان به کار رفته. من معتقدم که همه این پانویس ها باید در متن اصلی وارد می شده اند و دلیل جداکردن آن ها را از متن نمی دانم. شاید نویسنده قصد داشته شگرد نویی به کار ببرد که مشابه آن را در آثار پست مدرنیست ها در قالب محوکردن مرز حاشیه و اصل مشاهده می کنیم.

این منتقد ادبی در بخش پایانی نقد وبررسی رمان “برپا” بیان کرد: داستان شخصیت های متعددی دارد که بعضی از آن ها در پیشبرد داستان نقش چندانی ندارند و نویسنده به راحتی می توانست از وجودشان صرفنظر کند. همچنین به نظر من لازم نبود همه شخصیت های داستان نامگذاری شوند و برای مثال بهتر بعضی از آن ها بر اساس نسبتی که با شخصیت های اصلی پیدا می کنند شناخته شوند چرا که وجود اسامی متعدد در داستان تا حدی موجب تشتت ذهنی خواننده می شود. اشکالی هم که به زعم من به شخصیت اصلی داستان یعنی “رها” وارد است، به دور بودن او از هرگونه ناهنجاری و نقص است که موجب شده با شخصیتی تک بعدی و تا حدی غیرقابل باور روبه رو باشیم.

بر اساس این گزارش؛ رمان “برپا” نوشته مریم راهی به دل‌مشغولی‌ها و زندگی روزانه زنی به نام رها می پردازد. زن جوانی که در تجربه نخست زندگی زناشویی خود دچار بحران شده، اما در گیر و دار شروع رابطه عاشقانه تازه‌ای است. رها نماینده یک زندگی ساده و در عین حال پرشور در جامعه هزاررنگ امروز ماست. نماینده‌ای که سعی دارد تا به بیینده خود بگوید در بدیهی‌ترین و ساده‌ترین رویدادهای زندگی پیرامونی‌مان نیز می‌توان نگاهی انسانی و دین‌مدارانه داشت و بر پایه همان نگاه، دید و حرف زد، استنتاج کرد و در نهایت به عمل رسید.

http://www.bornanews.ir/Pages/News-250161.aspx