خبرگزاری تسنیم: جلسه نقد و بررسی رمان «خاکستری یک کابوس» شب گذشته با حضور محمدرضا گودرزی و مهرانگیز اشراقی در فرهنگسرای گلستان برگزار شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، رمان «خاکستری یک کابوس» شامل ۱۰ داستان است که نویسنده آن فاطمه سلیمانی است. جلسه نقد و بررسی این کتاب شب گذشته با حضور محمدرضا گودرزی و مهرانگیز اشراقی در فرهنگسرای گلستان برگزار شد.
گودرزی درباره ی راوی این داستان گفت: استفاده از راوی غیر هم جنس با نویسنده اکثرا توسط رماننویسان استفاده نمیشود. در گذشته در اروپا بسیاری از نویسندگان خانم برای این که کتابشان چاپ شود مجبور بودند تا راوی داستان را مرد انتخاب کنند اما امروزه که خانمها کتابهایشان اجازه نشر میگیرد بهتر است که راوی خانم را انتخاب کنند. البته نباید فراموش کرد که قوه تخیل نویسنده این اجازه را به او میدهد که او با یاری این قوه به جای هرکس دیگر صحبت کند.
گودرزی به داستان «خاکستری یک کابوس» اشاره کرد و گفت: در این داستان راوی مرکب است که ترکیب چند اول شخص است. نویسنده دغدغه روایت هدایت فردی را دارد که بسیار خوب است. نویسنده از دید یک نفر حرف میزند اما به دلیل ژانر نگاه داستان این صحبتها میتواند به جامعه نیز تعمیم پیدا کند.
این منتقد در ادامه سخنان خود گفت: نکات مشترک در داستانهای کتاب تکرار بعضی اسمها در هر داستان است که البته می تواند دو مسئله را داشته باشد. اول این که نویسنده از این اسمها خوشش میآید و سعی دارد تا از آنها زیاد استفاده کند که البته این نکته کمی دور از ذهن است. دوم این که این شخصیتها در داستانهای دیگر نیز حضور دارند و نویسنده میخواهد تا داستانها را به هم پیوسته کند و به شخصیتها تداوم ببخشد.
گودرزی به تعویق افتادن دادن اطلاعات در بسیاری از داستان های ایرانی اشاره کرد و گفت: در بعضی از جاهای کتاب می بینیم که نویسنده از به تعویق انداختن اطلاعات استفاده کرده است. بخشی از این موضوع مربوط به فرهنگ ایرانی میشود. چرا که ایرانیها بسیار دوست دارند تا نویسنده ناگهانی داستان را به او بگوید و او با استفاده از تعویق اطلاعات جذابیت بیشتری به موضوع میدهد. البته مخاطب بیشتر ترجیح میدهد تا چنین داستانی را بخواند. گاه این تعویق اطلاعات کاذب است که پسندیده نیست و بهتر است استفاده نشود و گاهی اوقات این تعویق اطلاعات عمدی است و برای جذابیت بیشتر استفاده میشود. باید توجه کرد داستانهایی که این چنین ناگهانی و در پایان اطلاعات را به خواننده میدهد اکثرا یک بار مصرف هستند و بیش از یکبار خوانده نمیشوند اما داستانهایی که بار اطلاعاتی را در طول داستان منتقل میکنند ، شانس بیشتری برای دوباره خوانده شدن دارند.
وی تصریح کرد :نثر داستان بسیار شیوا است و گفتگوی شخصیت ها در داستان بسیار خوب نگارش شده است. در نکات ویراستاری باید دقت کرد تا از لغاتی که در حرف زدن عادی به شمار میروند در متن استفاده نشود حتی اگر نوشته رمان باشد. حتی باید از لغاتی استفاده کرد که تمام فارسی زبانان از آن استفاده میکنند و استفاده از لغاتی که در لهجههای مختلف به کار میروند خوب نیست.
محمدرضا گودرزی به ارزش مطالعات فرهنگی اشاره کرد و گفت: در یک داستان زمانی که وارد مسائل فرهنگی و جزئیات آن میشویم نیاز به مطالعات فرهنگی داریم. از روی یک داستان میتوان خصلتهای یک جامعه را فهمید. برای مثال اگر میخواهیم بداینم فرهنگ مردم انگلیس چگونه است باید کتابهای فرهنگی انگلیسی را بخوانیم. در حقیقت از روی یک داستان میتوان آداب و رسوم و علایق مردم یک منطقه را فهمید که به آن ارزش مطالعات فرهنگی میگوییم.
او در پایان گفت: در این کتاب کنشها بر توصیف غلبه دارد داستانها شامل عمل و توصیف است. البته عملها بیشتر در داستان موجب تحرک بیشتر و جذابیت داستان میشود. داستانهای حوادثی اکثرا این گونه هستند. به نظرم بهترین داستان این کتاب «تا سپیده» است چرا که در این داستان نویسنده چیزی را مطرح میکند که گسستگی را به تصویر میکشد و داستان میخواهد این را بگوید که چیزی که ما فکر میکنیم با آنچه در بیرون اتفاق میافتد متفاوت است. بعد از آن نیز داستان «عقربههای بیقرار» داستان خوبی است که به مشکلات ازدواج فرزندان در خانواده هایی می پردازد که پدر و مادر همسر فرزندان را انتخاب میکنند. این داستان اهداف موفقی به همراه دارد.
این جلسه نقد و بررسی با پرسش و پاسخ حاضرین به پایان رسید.