برج سکوت داستانی نو و تفکر برانگیز از نویسنده معاصر، حمیدرضا منایی است. این کتاب که در سه جلد با نامهای نمایش مرگ، دیوار شیشهای و در مرز دیدار روشنان توسط انتشارات نیستان به چاپ رسیده، نمایشی تمامعیار از واقعیتی تلخ و عادی انگارانه به نام اعتیاد است.
این داستان قصهای ۴۰ساله از نوستالژیهای دهه ۶۰ و کلی خاطرهها را مرور میکند. زبان قصه ساده اما تلخ است. نویسنده با تبحری مثالزدنی طوری قصه را پیش میبرد که تمام عواملی را که یک شخص را به اعتیاد میکشاند بیان کرده. با این حال قصه مملو از حالت درام و عناصر داستانی بوده و بسیار گیراست. هر سطر پر از ماجراست و خواننده کنجکاوانه رویدادهای قصه را دنبال میکند. «حرمله، شیطان، پله، آمریکایی، مموش، دهنی و گوشتی.» اینها نام برخی شخصیتهای داستان است که لحن هر کدام مطابق با نقش و موقعیتش در داستان به زیبایی و ظرافت بیان شدهاست.
درباره نویسنده
حمیدرضا منایی متولد ۱۳۵۵ است. او برای نوشتن برج سکوت هفت سال تحقیق و پژوهش کردهاست. برای چاپ کتابش یک سال و نیم به دنبال ناشر گشته و در این راه سختیها و مرارتهای بسیاری دیدهاست. در جایی اشاره کرده که محل زندگی دوران کودکیاش جایی بود شبیه هیچآباد در برج سکوت. برخی از دوستانش در دام اعتیاد میافتند و حتی خیلیهایشان در این مسیر جانشان را از دست میدهند. گفته میشود شاید این کتاب ادای دینی باشد به آنها و تمام کسانی که شاید مسیر اشتباه را برگردند. وی افزود، یک جفایی در حق کتاب شد آنهم این بود که موضوع کتاب را به اعتیاد تقلیل دادند. در حالیکه برج سکوت درباره ۴۰ سال جامعه است. مسائل حاشیهنشینی را بیان میکند و آدمهای در حاشیه را به متن میکشاند. او اظهار امیدواری کرد مخاطب پس از خواندن کتاب احساس خوبی خواهدداشت.
داستان برج سکوت
داستان این کتاب با زاویه دید اولشخص جذابیتی بینظیر به قصه دادهاست. طوریکه خواننده با تمام وجود تلخ و شیرین قصه را میچشد. درد را لمس میکند. هیجان را میفهمد و انگار لابهلای سطرها و دوشادوش راوی نفس میکشد. راوی جوانی تحصیلکرده است که کاری مطابق با رشتهاش پیدا نکرده و در دفتر یک رستوران معمولی مشغول به کار است، او به بیماری اعتیاد دچار شده و نمیتواند از این بحران خود را بیرون بکشد.
او از خاطرات دوران کودکیاش، دورهمیها با دوستان معتادش، جور کردن هزینه موادمخدر و خاطرات زندانش میگوید. او از زندگیکردن خسته است. در جایی از کتاب میگوید: «خانم دکتر چندبار بیرحمانه سوزن را در عضلهام میچرخاند. سلاخی میکند. صداش درمیآید: وا چرا شما رگ نداری!؟ راست میگوید… بیرگم من! مثل سیب زمینی… وقتی برای یک نسل چیزی هولآورتر از زندگی و ادامهاش نیست، بیرگم که تا امروز زنده ماندهام… .»
فردای شب یلدا بود. زنگ تفریح دوم پله به همهمان سپرد که زنگ آخر بایستیم که کارمان دارد… چند روزی میشد که دل و دماغ نداشت… بیشتر با خودش بود و کم حرف میزد و کم با ما میجوشید. ماهم سرمان گرم امتحانات ثلث اول بود و چیزی نپرسیدیم… ساعت ۲ که زنگ خورد رفتیم جلو در… میان ازدحام بچههایی که انگار از قفس آزاد میشدند، همدیگر را پیدا کردیم و راه افتادیم… مدرسه بالای هیچآباد بود. سرازیری را که پایین آمدیم گفت باید چیز مهمی به ما بگوید. دورش ایستادیم. سکوت کرده بود. شاشو توپید بهش: خب بگو! چرا حرف نمیزنی؟!
پله زمین را نگاه میکرد… آرام گفت: دارم میرم.
شاشو پرید وسط حرفش: آقا داره میره جبهه…!
محدوده سنی خوانندگان این کتاب
ویژگی عجیبی که در این کتاب وجود دارد لحن و گفتار خاص شخصیتهاست. منطقی است که از یک موادفروش و فردی که در دام اعتیاد افتاده توقع لفظ قلم حرف زدن نباید داشت. در این کتاب شخصیتها با لحن خاص خودشان به خوبی ایفای نقش میکنند و داستان را پیش میبرند. بنابراین کتاب برای افراد بالای ۱۶سال توصیه میشود. البته با تمام این تفاسیر این کتاب از فیلتر ممیزی گذشته و مجوز لازم را اخذ کردهاست. فکر میکنم حتی اگر کسی در آستانه اعتیاد هم اگر باشد با خواندن این کتاب حتما و قطعا مسیرش را از اعتیاد جدا خواهدکرد.
برج سکوت نقطه عطفی در ادبیات ایران
سیدمهدی شجاعی با اشاره به آثاری که نقطه عطف تاریخ ادبیات هستند، بیان کرد: «آثار ارجمند در عرصه ادبیات زیاد است و نویسندگان ارجمند هم زیاد هستند اما برخی آثار وجود دارد که جنبه نقطه عطف دارند.» او درباره ویژگی رمان «برج سکوت» توضیح داد: «این اثر در عرصه ادبیات داستانی برایم چنین حسی داشت و در همان ۱۰۰صفحه اول احساس کردم با اتفاق متفاوتی روبهرو هستم. این اثر به نظرم مختصات و ویژگیهای خاصی دارد؛ نویسنده بدون استفاده از قواعد ارسطویی، گرهافکنیها و ایجاد تعلیق و کششهای مرسوم، مخاطب را جذب میکند تا آنجا که نمیتواند کتاب را زمین بگذارد.
نقد اجمالی
کتاب برج سکوت با زبانی گزنده و صریح از واقعیتی سخن گفته که در ادبیات کمتر به آن پرداخته شده است. شاید در ابتدا خوانش کتاب سخت باشد اما با صبوری و گذر از چند صفحه اول خواهید دانست آنچه پیش روی شماست، اثری بسیار متفاوت و خاص است. فلش بکهایی که در داستان موجود است یکی از جذابیتهای داستان است. این موضوع به هنرجویان نویسندگی کمک خوبی خواهدبود. آنها با خواندن این کتاب به خوبی تکنیک فلش بک را درک خواهندکرد.
جمعبندی
کتاب برج سکوت هنوز آنگونه که باید دیده نشده است. این اثر یکی از بهترین کتابهایی بود که در بین داستانهای ایرانی خواندم. مانند دیدن یک فیلم برایم شیرین بود. من شما را بیهیچ فوت وقتی توصیه به خواندن این کتاب جذاب میکنم.
منبع: جام جم