دنیای آدمهای غریب و ماجراجو

جایزه‌ی اُ.هنری گرچه تاکنون همواره به داستان‌های انگلیسی‌زبانِ منتشر شده در آمریکای شمالی تعلق گرفته، اما اغلب خط مشی فراقومیتی و فرااقلیمی در انتخاب آثار داشته است و این رویکرد را چنان جدی دنبال کرده که از سال ۲۰۲۱ داستان‌های غیرانگلیسی‌زبان ترجمه‌شده را نیز در بین آثار منتخب خود جای داده است. از این‌رو مجموعه‌ی «خانه‌های مالیگا» متکثرترین نماینده‌ی جوایز اُ.هنری به شمار می‌آید. مجموعه‌ای که به نژادها، جنسیت‌ها، ملیت‌ها، طبقات مختلف اجتماعی، فرهنگ‌ها و عقاید گوناگون انسان‌ها اهمیت ویژه‌ای داده است و روالی تمرکززدایانه در خود دارد. این سری شامل دوازده داستان متنوع از نویسندگانی است که برخی از آن‌ها غیرانگلیسی‌زبان بوده و این بخت را داشته‌اند که آثارشان با ترجمه‌ی انگلیسی در اختیار طیف وسیع‌تری از مخاطبان قرار گیرد. آثار این مجموعه به جهانی‌سازی روابط انسان‌ها و برداشتن مرزها در مناسبات‌شان تأکید دارد.

اولین داستان این مجموعه، «دختران پوست‌قهوه‌ای» نام گرفته و روایت‌گر زندگی سیاه‌پوستان حاشیه‌نشین نیویورکی است و دغدغه‌های آن‌ها را از زبان دختر نوجوانی سیاهپوست بیان می‌کند. لحن روایت متناسب با موقعیت سنی و جنسیتی راوی، متمرکز بر عواطف انسانی و جزئی‌نگرانه است. راوی تصویری با وضوح بالا و حاوی جزئیات فراوان به مخاطب ارائه می‌کند. او از منطقه‌ای می‌گوید که هواپیما در آن از ارتفاع کم و درست از بالای سر اهالی رد می‌شود، تنها یک درخت در آن محله وجود دارد که شاخه‌های آن از لای سیم‌های برق گذشته و ریشه‌هایش از پیاده‌رو بالا زده، مردم با دوچرخه رفت‌وآمد می‌کنند، خانه‌ها کج‌ومعوج و نامرتب‌اند و لباس‌ها از همه‌ جای آن‌ها آویزان‌اند. دختران فرصت‌های مراودات اجتماعی کم‌تری از پسران دارند و در مرکز تبعیض‌های قومیتی و نژادی قرار گرفته‌اند. راوی از ماجراهایی حرف می‌زند که دختری در سن و سال او در چنین اجتماعی با آن‌ها مواجه می‌شود.

مشابه با داستان اول، در اثر دیگری به قلم کریستال ویلکینسون، با عنوان «گونه‌های در معرض خطر: پرونده‌ ۴۷۴۰۱»، زندگی زنان سیاهپوست در مرکز توجه قرار می‌گیرد. ویلکینسون نویسنده‌ی آمریکایی فمینیستی است که بر مسائل زنان سیاهپوست در آثارش متمرکز بوده است. او دامنه‌ی معضلات این زنان را به وسعت همه‌ی تاریخ در نظر می‌گیرد و در داستان‌اش نیز به صدایی در گوش آن‌ها اشاره می‌کند که تنها کسی قادر به شنیدن آن است که تاریخ جهان را بداند. این صدا قدرت ایجاد تحولاتی شگرف در جامعه به نفع زنان دارد و نویسنده طی وقایعی می‌کوشد آن را به شکلی رساتر از آن‌چه در اجتماع دیده می‌شود، نشان دهد.

داستان‌های «دو پرستار در حال سیگار کشیدن»، «از دوردست‌ها دیدند که سوختیم» و «قیچی» به صحنه‌هایی تکان‌دهنده از زندگی آدم‌های طبقات فرودست اجتماعی می‌پردازند. آدم‌هایی مهجور که رویدادهایی عجیب و باورنکردنی را تجربه می‌کنند و اغلب از چشم باقی اجتماع دور می‌مانند. کسانی که از راه‌های غیرمعمول امرار معاش می‌کنند و موقعیت خانوادگی و جایگاه اجتماعی باثبات و متعادلی ندارند. تمام تلاش‌شان کسب درآمدی حداقلی برای گذران زندگی است، اما این موضوع حواشی بسیاری با خود به دنبال دارد که از آن‌ها آدم‌هایی غریب و ماجراجو می‌سازد. در میان این سه داستان، نویسنده‌ی «قیچی» غیرانگلیسی‌زبان و اهل کاراکاس است. اما نکته‌ی جالب شباهتی است که میان سبک زندگی حاشیه‌نشینان آمریکایی و کشورهای لاتین‌تبار این قاره وجود دارد.

داستان‌های «دیگری» و «قلعه‌ی بزرگ» رویکردی بیوگرافیکال در روایت را دنبال می‌کنند. این دو اثر به دوره‌های مختلف شخصیت‌هایی اشاره دارند که روند تحولی پیچیده‌ای در زندگی‌شان داشته‌اند. در داستان «دیگری»، نویسنده بر ابعاد روانشناختی شخصیت‌اش متمرکز شده است و پیشینه‌ای به درازای یک عمر از تأثیرات مختلف افراد بر شکل‌گیری هویت قهرمان داستان‌اش ترسیم می‌کند. در «قلعه‌ی بزرگ» زندگی شخصیت براساس روابطش با آدم‌ها تعریف می‌شود و توانمندی‌های ارتباطی او در قالب حوادثی مهیج مورد کندوکاو قرار می‌گیرد.

قصه‌هایی از قبیل «دریای زنده»، «کهنه‌کار»، «باغ اندوه» و «رنگ‌ونور» در این مجموعه به ویژگی‌های فرهنگی جوامع پرداخته‌اند. گاهی این ویژگی‌ها بر مذهب و آیین‌های سنتی خاص یک منطقه استوار است و راویان می‌کوشند از منظر اعتقادات خاص جامعه‌ی خودشان به تبیین موقعیت داستانی بپردازند. اما مواقعی نیز هست که زبان نقشی تعیین‌کننده در مناسبات انسانی ایفا می‌کند و چرخش وقایع را بر عهده دارد. اقلیم نیز در این داستان‌ها جلوه‌ای ویژه دارد و عناصری همچون دریا، جنگل، کوهستان و بیابان سرنوشت انسان‌ها را تعیین می‌کنند. 

اما در مهم‌ترین داستان این مجموعه، «خانه‌های مالیگا»، وقایع در کشوری دور از حال و هوای آمریکایی رخ می‌دهند. راوی این قصه زنی هندی است که شرح حاشیه‌نشینی خانواده‌ای از طبقه‌ی متوسط را در حکایت خود آورده است. مالیگا مجتمعی است که از مظاهر شهرنشینی مدرن فاصله دارد و آدم‌ها مشکلات اقتصادی و چالش‌های اجتماعی بسیاری را از سر می‌گذرانند. آن‌ها تفاوت‌هایی بنیادین با کلان‌شهرنشینان دارند و با توجه به گسترده شدن دامنه‌ی شهرنشینی ناگزیر به پذیرفتن قواعدی از دنیای مدرن هستند که به سادگی جایگزین‌پذیر با شرایط زندگی آن‌ها نیست. این چنین اختلافات طبقاتی و فرهنگی و اقتصادی به اتفاقاتی منجر می‌شوند که جذابیت‌های داستانی بسیاری برای مخاطب امروزی می‌آفرینند.

منبع: الف

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *