علی مؤذنی نویسندهای است که در اغلب قالبهای داستانی فعالیت داشته است؛ از داستان کوتاه و بلند و رمان گرفته تا نمایشنامه و فیلمنامه. او بهسبب پیشینهاش در عرصهی هنرهای نمایشی همواره نگاهی دراماتیک به روایت را در نوشتههایش دنبال کرده است. داستانهای او همانند صحنهی نمایش چیده میشوند و تمرکز این نویسنده نیز اغلب بر دیالوگ میان شخصیتهاست. به خاطر همین شخصیتمحوریِ اوست که آدمها در عمدهی آثار او سویههای مختلفی برای ارزیابی دارند و در متون او بهندرت میتوان شخصیتی تماماً تاریک یا بهکلی روشن یافت. او تلاش کرده به امیال و عواطف انسانی نگاهی مبتنی بر واقعیت بیاندازد و آدمهای قصههای او اغلب در گفتوگوهایشان نیز بر این نکته تأکید میورزند. مجموعه داستان «جشن طلاق» نیز بر اساس همین نگاه نویسنده قابل توجه است.
کتاب «جشن طلاق» شامل پنج داستان کوتاه از علی مؤذنی است که عمدتاً بر محور موضوعات اجتماعی روز استوارند. برای این نویسنده پدیدههای اجتماعی با توجه به پیشینهی تاریخیشان قابل سنجش و ارزیابیاند. بهطور مثال در داستان اول که سیمینه نام دارد، ریشهی مسألهی امروز را باید در روابطی دیرین جست که جنگ آنها را متحول کرده و جنبههای متعالی به آنها بخشیده است. گذشتهای که با رخدادی اجتماعی و تاریخی گره خورده، حالا وقایع تازهای را رقم میزند که در سایهی آنها هم زخمها و هم خاطرات خوش گذشته دوباره به میان کشیده میشوند.
در این مجموعه نویسنده ابتدا پرسشی از وضعیت کنونی آدمها در زمان حال مطرح میکند و برای پاسخ دادن به آن در خلال ماجراهایی که در زمان کنونی در جریان است، به مرور و تحلیل اتفاقات گذشته میپردازد که پاسخهای درخوری برای مسائلِ حال حاضر داستان دارند. این موضوع منجر به یک نوع آسیبشناسی شخصیتها در داستان میشود و وجه اجتماعی آن را چشمگیرتر میسازد. مؤذنی در این مجموعه نشان میدهد که مثل همیشه در داستانهایش، به سؤال «چگونه اینطور شد؟» علاقمند است و مدام سیر قصهگوییاش را به سمت بررسی چگونگی رخ دادنِ اتفاقات میبرد.
داستان اول بیش از باقی مجموعه بر این کیفیتسنجی وقایع از جانب نویسنده تأکید دارد و راوی از همان آغاز راه، با برانگیختن چنین پرسشهایی است که داستاناش را پیش میبرد. ازدواجی در حال وقوع است، اما حواشی بسیاری حول آن شکل گرفته است. راوی داستان میخواهد با همسر سابق همرزم شهیدش ازدواج کند، اما مسائل بسیاری وجود دارد که میتواند این پیوند را سخت و پرچالش کند. عمدهی مسائل به گذشته برمیگردد و به روابطی که شهید با رفقای خود داشته است. این رفقا در امروزِ قصه نیز نقشی کلیدی دارند و قهرمان داستان با آنکه خود را مستقل و مجزا از آنان میبیند، نمیتواند بدون مجاب کردنشان با رضایت خاطر در این پیوند که صبغهای دیرین دارد پا بگذارد. بنابراین داستان سیروسلوکی به گذشته است تا تمامی آدمها به فراخور حال و موقعیت خود پاسخی برای چرایی این ازدواج بگیرند.
یکی دیگر از نکات حائز اهمیت در کار مؤذنی که در داستان دوم، «پزشک خانواده» نمود پیدا کرده، توجه ویژهی او به تفاوتهای نسلی است. او به همین دلیل است که استاد و دانشجویی را در مقابل هم قرار میدهد تا از خلال گفتوگوی آنها، زاویهای را که در دیدگاهها هرکدام نسبت به موضوعات همسان وجود دارد، آشکار کند. نسل تازه به عرصه رسیده، پشتکار و جسارتی از خود به نمایش میگذارد که برای استاد میانسال مایهی حیرت و تحسین است. شهامت دخترک دانشجو در بیان بیپرده و روراست از خودش، استاد را نیز به واکاوی صریح و عاری از ترتیب و آداب مسائل ترغیب میکند. مؤذنی از طریق این روایت نشان میدهد که گرچه شکاف نسلها میتواند گسترده باشد، اما مشترکات بسیاری وجود دارد که میتواند آنها را به هم پیوند دهد و زمینهی تفاهمی مداوم را میان آنها فراهم آورد.
اما داستانهای مجموعهی «جشن طلاق» را بیش از هر چیز، موضوع روابط انسانی است که به هم پیوند میدهد. در جهانی که برای جدایی جشنی تشریفاتی گرفته میشود، همانند آنچه در داستان «جشن طلاق» رخ میدهد، برای نویسنده و البته تمامی شخصیتهای داستاناش این پرسش مطرح میشود که سرنوشت روابط آدمها چگونه خواهد بود و آنها بر چه پایهای میتوانند به رفیق، شریک زندگی یا حتی همنشینهای روزمرهشان اعتماد کنند؟ مؤذنی میکوشد در تمامی داستانهای این مجموعه و بهویژه در داستانهای «گربهسان» و «جادو»، با ایجاد موقعیتهای متفاوت داستانی که میتواند تجربهی واقعی هر مخاطبی در زندگی امروزی باشد، از نقطهی آغاز تا پایان روابط انسانها را ارزیابی کند. او آدمهایی از طیفهای مختلف اجتماعی و زمینههای متفاوت فرهنگی را در بوتهی آزمایش نظریاتاش میگذارد و آنها با تجارب مختلفی میآزماید تا قابلیت تعمیمپذیری داستانهایش را بالاتر ببرد. این کوشش او در اغلب داستانها در سطحی نتیجهبخش قرار دارد و شاید به همین سبب باشد که بتوان در داستانهای او نمونههای آشکاری از دنیای واقعی امروز یافت و همان پرسشها را در ذهن مطرح کرد که او مفصلاً با زبانی داستانی به آنها پرداخته است.
منبع: الف