ادای دین به شرافت و شأن والای معلم‌

«آینه»

دینی به معلم

بالغ بر سه دهه دبیر آموزش و پرورش یکی از مدارس منطقه جنوب تهران هستم

در طول این سه دهه، به موارد و اتفاقات  زیادی برخوردکردم

در بعضی از موارد جایگاه  معلم حفظ نمی شد

و در بعضی موارد مقام و منزلت معلم حفظ می شد.

سالهاست که در ذهنم قصه خانم ادیب نقش بسته بود

ولی به دلیل مشغله های کاری سراغش نمی رفتم

دروغ چرا ….

خانم ادیب هم سراغی از من نمی گرفت

انگار همه چیز را میدانست و یواشکی بهم میگفت

« بذار تو ذهنت ته نشین بشم،بذار جا بیفتم …بعد»

تا این که در پنج-شش سال اخیر شخصیت معلم بخاطر مشکلات اقتصادی،پوست انداختن قشر جوان،فضای مجازی و…  

دچار چالش و حتی بحران جدی شد

انگار وقتش بود. به قولی تا تنور داغه باید چسبوند

گر چه قبول دارم در بعضی از موارد به حق و به جا، معلمان دچار تغییر شده اند

بی انگیزه شده اند

بی حوصله شده اند و اعصاب ندارند

حالشان خوب نیست.

چند کار همزمان میکنند

حاضر به تکرار درس نیستند.

همان اول کلاس گربه را دم حجله می کشند و …

 به انها حق می دهم

اما دنبال کسی بودم که در هر مقطعی از زمان زود گذر،حرف برای گفتن داشته باشد

محترم باشد و با وقار

و ان کسی نبود چز خانم “ادیب” 

 مدپر و مالک ساختمان شش طبقه ی”آینه” 

*تم فیلمنامه”آینه” 

تم فیلمنامه پلیسی-جنایی است

ادیب معلم بازنسته ای است که ابروی یک جوان را که برای دزدی به واحد او امده نگه میدارد

[چیزی تو مایه های  پدر-کشیش- و دزد شمعدانی درآن رمان معروف ]

«آینه»

اینه،اینه تمام نمای ادمهاست

آدمهایی که در واحدهای مختلف ساختمان شش طبقه به نام«آینه» زندگی میکنند

 در برابر اتفاق-دزدی که مرده است- سکوت میکنند

و حاضر به جواب درست به بازپرس نیستند.یادرصورت جواب-بعنوان شاهد-جواب پرت میدهند و طفره می روند

اما …

بازپرس و دستیارش با دلیل و فکت و سند به خانم ادیب مظنون میشوند

وقتی همه چیز رو و برملا شد

شک و ظن ما-خواننده- نیز برملا میشود

تمام تلاش خانم ادیب برای حفظ ابروی دزد-که چه بسا در زمانی دور شاگرد ادیب بوده- است

زمان فاش شدن حقیقت(گره) 

همان زمانی است که خواننده نفس راحتی میکشد

چرا که اصلا دوست ندارد خانم ادیب این معلم،این خطاط و نقاش،این نشان ادب،این بازنشسته و شوی مرده و دارای پنج دختر و چند نوه به زندان بیفتد

«آینه»

ادای دین من به شرافت و شان والای معلم است

ادای دین و تلاش صادقانه برای بالا بردن پرچم معلم هااست.

امید که مقبول افتد

در پایان :

جمله ای معترضه

تاسف خود را نسبت به عدم تولید و حمایت فیلمنامه های این چنینی از سوی وزارت اموزش و پرورش اعلام میکنم 

آموزش و پرورش 

خطاب منِ دبیر،منِ معلم، به شما ست 

بی شک ساخت این گونه فیلمنامه ها میتواند برای همیشه نام معلم را زنده نگه دارد

و چه چیزی بهتر برای شما

*«آینه» تازه‌ترین اثر سیروس همتی، فیلم‌نامه‌‌ای است که در قالب داستانی حادثه‌ای و جنایی پلیسی نوشته شده است. داستان با حضور دو بازپرس اداره آگاهی در محل وقوع یک جنایت در ساختمانی مشهور به آینه شروع می‌شود. در خانه زنی تنها که ظاهرا معلم اخلاق بسیاری از اهالی محل و شهر وقوع داستان نیز هست قتلی رخ داده. جوانی از پنجره خانه به پایین پرت شده است و در نگاه اول به نظر می‌رسد که این اتفاق به خاطر یک حادثه در آن خانه رخ داده، اما بازپرس شکاک و نکته سنج این داستان رفته رفته گره از این ماجرا باز می‌کند و قاتل خودش را نشان می‌دهد.

منبع: الف

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *