نقش میراث ادبی شیعه در گستره شعر پارسی مورد کم‌توجهی واقع شده است

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، میرزا محمدعلی ملقب به خان و شمس الشعرا و متخلص به سروش، فرزند قنبرعلی اصفهانی، شاعر قصیده‌سرای سده ۱۳ق در اصفهان به دنیا آمد. سروش در ابتدای جوانی از زادگاهش به اصفهان رفت و چند سالی در سایه حمایت سید بیدآبادی (م ۱۲۶۰ق ) مجتهد و مدرس مشهور آن دوره زیست و کمی خواندن و نوشتن آموخت. سپس در دوره ولیعهدی ناصرالدین شاه در تبریز به خدمت آن شاهزاده راه یافت و با سرودن قصایدی در مدح او به شهرت رسید. پس از جلوس ناصرالدین شاه در تهران ملک الشعرای دربار وی شد. از آثارش می‌توان به شمس المناقب (در مدح و منقبت پیامبر (ص) و خاندان نبوّت)، ‌مثنوی روضهالانوار در ذکر واقعه کربلا، دیوانی به نام زینه‌المدایح و قصاید، ‌فتح نامه‌ها و مثنوی‌های (اردیبهشت‌نامه، ساقی‌نامه، الهی‌نامه) را نام برد و دیوان کامل او نخستین بار در ۱۳۳۹ـ۱۳۴۰ش با مقدمه جلال همایی و به اهتمام محمدجعفر محجوب در دوجلد به چاپ رسید.

اخیرا در مجموعه‌ای به کوشش مریم مرادی، قصایدی از سروش اصفهانی که در شمس‌‌المناقب در مدح حضرت رسول (ص) و اهل ‌بیت (ع) شرح داده شده است. این اتفاق خجسته بهانه‌ای شد تا دقایقی در گفت‌وگو با شارح قصاید ولایی سروش اصفهانی به بررسی این کتاب و اندیشه ولایی سروش بپردازیم.

به عنوان کلام آغازین درباره جایگاه ادبیات آیینی در فرهنگ و تاریخ ادبیات فارسی توضیح دهید.
زبان و ادبیات، آینه فرهنگ جامعه است و در این بین ادبیات آیینی از گونه‌های مهم در انواع ادبی به شمار می‌آید و نقش مهمی در شناخت فرهنگ و تاریخ ادبیات ادوار مختلف داراست؛ بررسی اندیشه‌های دینی در آثار ادبی هر دوره در شناخت وضعیت مذهبی و فضای فکری حاکم بر جوامع در زمان‌های مختلف بسیار موثر خواهد بود؛ چراکه اعتقادات و باورهای دینی هر عصر در آثار هنری و ادبی آن دوره جلوه‌گر است. متاسفانه در سرفصل‌های آموزشی مدارس و دانشگاه‌ها چنانکه باید و شاید، مورد توجه و تحقیق قرار نگرفته و نقش میراث ادبی شیعه در گستره شعر پارسی مورد کم‌توجهی واقع شده است.

هدف شما از شرح قصاید آیینی سروش اصفهانی چه بوده است؟
آنچه در این مجموعه شرح و تحلیل شده، قصایدی است که سروش در مدح حضرت رسول (ص) و اهل‌بیت (ع) سروده است؛ قصد قضاوت درباره درستی یا نادرستی باورهای دینی شاعر یا انتساب او به فرقه یا مکتب خاصی در میان نیست، بلکه هدف شناخت باورهای دینی شاعر به‌عنوان نماینده مردم عصر خویش است تا به این وسیله هویت فرهنگی و اجتماعی و سیاسی زمانه او بر ما روشن شود.

درباره شیوه نگارش این اثر نیز کمی توضیح دهید.
در این گزیده، اشعار منقبتی سروش اصفهانی، با رویکردی ادبی و روایی شرح و تبیین شده؛ به این ترتیب که ابتدا اشعار منقبتی سروش از بین دیوان او به تصحیح علامه همایی گزینش شده است. تمام اشعار منقبتی دیوان سروش در قالب ۷۰ قصیده است که از این میان، دو قصیده به دلیل اینکه ارزش مدحی نداشت و تنها عنوان آن به نام معصوم اختصاص یافته بود، از این مجموعه حذف شد. در شرح ابیات، علاوه بر توضیح ابیاتی که دارای دشواری بودند، چه به‌لحاظ واژه و چه به‌جهت معنای کلی، سعی بر آن بود که منشا دینی تفکر شاعر نیز شناسایی شود تا مخاطب بداند کدام مضمون ساخته خود سروش بوده و کدام مضمون از ماثورات و روایات به شعر راه یافته، البته ممکن است از این میان، مضامین مستندی باشند که ما منبع را نیافته باشیم و صرفا مضمون‌سازی شاعر نبوده باشند. در این میان، برخی ابیات که توهینی به فرقه یا مذهبی خاص به‌شمار می‌آمدند یا در آن‌ها نسبتی نادرست به معصومین مطرح شده بود، حذف شده و جای بیت در قصیده با نقطه‌چین مشخص شده است.

از چه منابعی در نگارش این اثر استفاده کردید؟
در شرح واژگان و اعلام، لغت‌نامه دهخدا و فرهنگ معین و سایت واژه‌یاب منابع اصلی بودند و در معرفی منبع روایات، بیشتر از نرم‌افزار جامع‌الاحادیث و جامع‌التفاسیرالنور بهره بردم و در باقی موارد، منبع ارجاع ذکر شده است.

به نظر شما مهم‌ترین وجوه تفکر دینی سروش کدام است؟
تصاویری است که از معصومین، به‌ویژه حضرت امیرالمؤمنین و جایگاه امام در نظام خلقت، عرضه می‌کند و افعال و صفاتی که سروش در وصف اهل‌ بیت (ع) ذکر می‌کند. سروش اصفهانی صاحب آثار متعددی است که اغلب ولایی هستند. آنچه از این شاعر باقی مانده شامل دیوان قصاید و غزلیات و قطعات و مسمطات سروش در حدود ۱۳ هزار بیت، مثنوی اردیبهشت‎نامه (حدود ۹۲۰۰ بیت) در احوال حضرت رسول و شرح غزوه‌‎های امیرالمؤمنین(ع) و اهل‌بیت (ع)، مثنوی روضهالأسرار (دارای ۸۸۱۱ بیت) در مقتل و مراثی حضرت سیدالشهدا، شمس‌المناقب (حدود ۲۰۰۰ بیت) شامل قصاید سروش در مدایح و مناقب پیغمبر اکرم(ص) و ائمه(ع)،- شصت‌بند در مرثیه عاشورا و- قسمتی از اشعار فارسی کتاب الف ‌لیله است. سروش حدود ۵۷ سال عمر کرد و قسمتی از دوره فتحعلی شاه (۱۲۱۲ ۱۲۵۰) و تمام دوره محمد شاه (۱۲۵۰ ۱۲۶۴) و ۲۱ سال از دوره ناصرالدین شاه را درک کرد. حضور در محضر عالم بزرگ شیعه آن زمان، سید محمدباقر شفتی بیدآبادی، در دوره جوانی ظاهرا بیشترین تاثیر اعتقادی را بر سروش داشته و در کنار آن، تشویق و حمایت دربار قاجار از مدح و منقبت اهل‌بیت (ع) مجال بروز و رشد مناقب را در این دوره افزایش داده است.

منبع: ایبنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *