تنبلی، پدیدهای آزاردهنده که میتواند از همان دوران کودکی در وجود افراد رخنه کرده و تبدیل به یک عادت همیشگی شود. بر این اساس لازم است ریشههای بروز این مشکل و نیز روشهای پیشگیری و برطرفسازی آن را فراگیریم تا بتوانیم کودکانی فعّال و پویا تربیت کنیم.
والدین حتیالمقدور اجازه دهند پیامدهای طبیعی رفتار کودک رخ دهد و بیش از حد وی را نجات ندهند چرا که کودک بعد از مدتی به موجودی تنبل و تنپرور تبدیل میشود . برخورد با تنبلی کودک یک چالش به حساب میآید که باید دقت زیادی داشته باشید.
زمانى تنبلى پردامنه است. یعنى همه مسائل و جوانب زندگى او را فرا مىگیرد و یا او در همه درسها و اصولاً در کار مدرسه، خانه، بازار، بازى و… تنبل است که در اینگونه موارد تلاش و کوششى وسیع و همه جانبه براى درمان مىخواهد.
تنبلی کودکان آنها را از تلاش و تکاپو باز میدارد. تنبلی میتواند از دوران کودکی در فرزند شما به وجود آید و اگر در همان دوران کودکی به حل این موضوع بپردازید دیگر تنبلی برای او عادت ترکنشدنی تبدیل نمیشود برای این امر ریشههای تنبلی را در کودک خود بیابید و راهکارهای آن را به کار ببندید.
والدین باید روشهای پیشگیرانهی تنبلی را بدانند تا بتواند کودکی شاد و پویا تربیت کنند باید بدانید تنبلی سدی است که کودک شما را در آینده از رسیدن به اهدافش دور خواهد کرد و تنبلی مشکلات دیگری را نیز برای فرزند شما به وجود میآورد. کودکان به دلایل مختلفی دچار تنبلی میشوند.
موش خوابآلود اثر مارک ازرا درباره موشی است که بعد از تمام شدن زمستان، و رسیدن فصل بهار با هم درخواب است و هیچ توجهی به دوستانش که درصدد بیدار کردن او هستند، ندارد. در همین خوابآلودگی به دام سام بداخلاق میافتد و بدون اینکه بداند چرا، سام بداخلاق به او آب و غذا میدهد تا اینکه….
این اثر ترجمه سیدمهدی شجاعی است و تصویرگریاش را گاوین راوی انجام داده است. این کتاب از آن جهت میتواند مورد توجه گروه سنی ب و ج قرار گیرد که در نهایت داستان پی به مسئله تنبلی و نتایج آن میبرند.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
سام بداخلاق، موش زمستانی خوابآلود را به خانه میبرد و او را زیر یک گلدان کوزهای سنگین جا میدهد و یک ظرف آب هم برایش میگذارد. و بعد از سوراخ بالای گلدان، یک مشت تخمه آفتابگردان و مقداری فندق به داخل آن میاندازد. موش زمستانی خوابآلود، بیدار میشود و چشمش به تخمهها و فندقها میافتد و درحالیکه مشغول خوردن آنها میشود، با خود میگوید: زندگی یعنی این و دوباره به خواب میرود…