کم پیش می آید در اثری متعلق به گروه سنی کودک، چندین مفهوم مهم روانشناسی کنار هم قرار بگیرند، با زبانی ساده و شیرین روایت شوند و هم زمان، مخاطبان را از شانس آشنایی با شخصیت های تاریخی- دینی نیزبرخوردار کنند. این موضوع، تنها به حیطه ی کتاب محدود نیست. تعداد زیادی از نمایش ها و سایر گونه های تولیدات هنری و ادبی هم، با فقر محتوای علمی مواجهند. متاسفانه، برخلاف سایر کشورها، استادان دانشگاه و پژوهشگران مطرح، مخاطب کودک را جدی نمی گیرند و سنت تألیف کتاب برای این گروه، به شکل روالی دائمی وجود ندارد.
در میان انبوه تولیدات فرهنگی، « قصر آشتی » و نویسنده اش جزو اقلیتی متفاوت به شمار می آیند: دکتر« مهدی پوررضائیان »، دارای مدرک دکترای روانشناسی بالینی و استادیار گروه پژوهش هنر دانشگاه شاهد، تجربه های خود در زمینه ی رواندرمانی را در قالبی هنری، در آثار مختلف به دور از پیچیدگی به بچه ها عرضه داده است.
فضای کتاب، از سادگی و جذابیت قصه های مادربزرگ ها برخوردار است، طوری که کودک به راحتی متن نسبتاً طولانی را دنبال می کند و در هر قدم قهرمان اصلی، خودش را می بیند. نویسنده با شناخت دقیق دنیای بچه ها، ویژگی های رفتاری و فکری شان را در داستان لحاظ کرده: میل لاکو به تجربه ای مستقل از پدر و مادر و کنجکاوی اش در مواجهه با پدیده ها.
لاکو در ظاهر، فقط برای تفریح کنار آبشار رفته اما قرار نیست تجربه اش در همین سطح باقی بماند: او هم مثل کودکان باهوش، ناگهان تفاوت خود و بقیه را می بیند و متوجه می شود که دندان ندارد.
واکنش قهرمان نسبت به این نقص، بسیار جالب است. ابتدا انکارش می کند و بعد، به خود دلداری می دهد که لابد بعدها که بزرگ شد دندان در می آود. اما وقتی به خانه برمی گردد و به دهان پدر نگاه می کند، می بیند که او هم دندان ندارد.
« قصر آشتی » برای مخاطب خود، آموختنی های زیادی به همراه دارد که با نثری شیرین و ساده عرضه کرده است. یاد دادن صبر و انتظار برای رسیدن به جواب، از ظرافت های دیگر ماجراست که به کودک کم تحمل امروز و والدین عجول متذکر می شود.
بخش دوم داستان به شکل روایت در روایت از زبان پدر، با طرح قصه ی حضرت سلیمان و پیرترین لاکپشت دنیا ادامه می یابد و ماجرا با معرفی شخصیت پیامبر- پادشاه مسلط به زبان حیوانات در فضایی فراواقعی و سطحی بالاتر اززندگی روزمره، مفاهیم اخلاقی و فلسفی را بیان می کند. در این قسمت، هر ناممکنی امکان پذیر است و ملکه با اجازه از حضرت سلیمان، آرزوی پیرترین لاکپشت را برآورده می کند اما….
در شرایطی که « داشتن » به هر قیمت و از هر راهی، برای عده ای ارزش محسوب می شود و ذهن کودکان، زودتر از نسل های پیش، به طرف راه های کسب ثروت کشیده شده و خودخواهی و نادیده گرفتن حق دیگران، زرنگی نام می گیرد، « قصر آشتی » امکان تفکر و گفتگو درباره ی ارزش های اخلاقی را فراهم می آورد و « طمع » را به عنوان صفتی رذیله به بچه ها می شناساند.
استفاده از ابزار هنر و شیوه های غیرمستقیم، با ایجاد زمینه های تفکر و انتخاب برای مخاطب، یکی از بهترین شیوه ها برای انتقال ارزش های انسانی و پایدار به شمار می رود. « قصر آشتی » با وجود ظاهری کودکانه و تصاویری ساده، در چنین مسیری قرار دارد و پاسخگوی نیاز والدینیست که به پرورش سجایای اخلاقی فرزندان خود اهمیت می دهند.