عطر خسته بنفشه اثر آرزو خمسه، شامل ۲۴ داستان کوتاه است، که عموما حول مضامین اجتماعی و ظرایف زندگی شکل میگیرد و با لطافتی زنانه روایت میشود. داستان «خواب» چنین روایت میشود: مرد صدایش را صاف کرد، جلوی نیمکت پارک ایستاد و گفت: تو خواب منی! دختر سرش را از توی کتاب برداشت و خیره به مرد فکر کرد، لابد این متلک جدید است. اما نمیدانست این متلک چقدر بد است و باید چه جوابی به مرد بدهد. پس دوباره سرش را فرو برد توی کتاب فیزیکش و مشغول خواندن شد. مرد هم نشست روبروی دختر و محو تماشای او شد. دختر بلند بلند عددها را میخواند و مرد با لبخندی ملیح او را تماشا میکرد و در همان حال که سرش را به میله سرسره تکیه داده بود، خوابش برد. بعد از سالها اولین بار بود که دختر توی خوابش نبود؛ ترسید، خوابش خالی بود. هرچه تقلا کرد بیدار شود نشد. غروب شد اما مرد از خواب بیدار نشد. دختر ترسید، رفت کنار مرد ایستاد و گفت: آقا! بعد رنگش پرید و مرد را تکان داد. فایده نداشت؛ مرد دیگر بیدار نشد اما همان شب رفت توی خواب دختر. بعد از این حادثه، دختر همه کتابها و جزوههایش را ریخت دور؛ یک جفت کفش کتانی خرید و راه افتاد تا همه پارکهای شهر را بگردد.