برگزیده جایزه کتاب فصل. شامل ۱۲ داستان کوتاه با مضامین اجتماعی – مذهبی. نگاهی متفاوت به زندگی آدمهای خیلی معمولی اطراف ما. در این کتاب میخوانیم: خواندم: ـ امشب نیّت کردهام که ذکر یا بانو بگیرم، هزار بار و بعد از هر صد بار، چهل مرتبه یا رویا، میگویند ذکر مجربی است. شیخ، در حاشیه کتاب شریف مقاتل الضعفا بید اللطفا آورده: چون دختری نازک خیال و رعنا صفت به قصد جانت درآمد، این ذکر گیر، باشد که اثر کند و سهلتر جان دهی و چون در دام صیادی … رویا به پایش زد و بلند خندید، خیلی بلند، آنقدر که نگران همسایهها شدم. ـ این چیه نوشتی رامین؟ اگه میدونستم دیوونهای، اونم اینقدر، باهات ازدواج نمیکردم. و در حالی که هنوز میخندید، دستش را به کنار مبل کشید و عصای سفیدش را برداشت و به قصد زدن من در هوا تکان داد. ـ کجایی رامین؟ خودم را به رویا رساندم و در آغوش گرفتمش …