سید مهدی شجاعی را بسیاری با لقب پدر ادبیات آئینی در ایران میشناسند. نویسندهای که بسیاری از آثار او برای مخاطبان کودک و بزرگسال، سالها تجدید چاپ شده و نسلرهای بسیاری را در قالب قصه و یا متنهایی شورانگیز با فرهنگ و معارف اسلامی و معارف اهل بیت (ع) و خاندان نبوت آشنا کرده است. شجاعی در تازهترین اثر خود در این زمینه کتاب «یکی بود…یکی نبود» را با هدف بازخوانی فرازهایی از تاریخ صدر اسلام و زندگی «شریک ابن عبدالله نخعی» تالیف کرده است. سرنوشت عبرتآموز شریک داستانی است که در زمان خلافت مهدی از خلفای عباسی شکل میگیرد. شریک زاهدی است گوشه نشین و مورد اعتنا و اقبال مردم که در نهایت با وسوسه خلیفه و دریافت مال و لقمه حرام از سوی خلیفه مبدل به یکی از عمال او شده و دینش را به دنیا میفروشد.
شجاعی این داستان را در قالب روایتی ساده و با تصویرسازیهای متنی قابل فهم و آشکار برای مخاطب خود بازگو کرده است. او در این متن سعی کرده در قبال بازخوانی داستان زندگی شریک درباره آنچه که او را در نهایت از راه حق خارج میکند با مخاطب خود صحبت کند، از مبانی اسلام درباره مال حرام و کسب روزی حلال سخن به میان میآورد و در نهایت تاثیر حضور لقمه حرام در زندگی را بازگو کند.
شجاعی در این داستان سعی کرده محاکات ذهنی شریک را از دل قصه خارج و به جملاتی تاثیرگذار برای مخاطب خاص خود مبدل کند تا از این طریق او به اندیشیدن درباره برخی مبانی فکری خود بیشتر متمایل شود.
این کتاب همچنین با تصویرگریهای صدیقه احمدی همراه شده است. وی در این کتاب با در پیش گرفتن تکنیکهای تصویرسازی مستند و با نوآوری در این زمینه دست به خلق تصویرهایی با تکنیک هنر کاغذ پرداخته است. این تکنیک به دلیل ایجاد امکان خلق پرسپکتیو برای هنرمند به او این امکان را میدهد تا باورپذیری و مستندسازی تصویری خود را که منجر به تاثیرگذاری در باور مخاطب داستان میشود به شکل قابل توجهی افزایش دهد. این تکنیک با وجود زمان بر بودن و سختی در اجرا یکی از دلنشینترین جلوههای هنر تصویرگری را برای مخاطبان کتاب کودک و نوجوان به ارمغان میآورد.