سحرگاه بیست و پنجم آگوست ۱۹۴۱ میلادی (سوم شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی) درست ۱۱ روز بعد از انتشار منشور آتلانتیک که طی آن چرچیل و روزولت، آزادی و استقلال و حق تعیین سرنوشت را برای تمام ملل جهان شناخته بودند، ایران که در آن زمان بیطرفی خود را اعلام کرده بود، از شمال و جنوب مورد تجاوز قرار گرفت و نیروهای شوروی و انگلستان با توسل به همان شیوههایی که به دشمنان خود نسبت میدادند، به ایران حمله کردند.
عملیات نظامی به این ترتیب آغاز شد که نیروهای شوروی مرکب از دو تیپ پیاده نظام و موتوری تحت فرماندهی ژنرال نوویکوف در سه ستون وارد خاک ایران شدند. ستون اول از رود ارس گذشته و پس از تصرف ماکو و خوی تا ساحل دریاچه ارومیه پیشروی کرد و سپس متوجه رضائیه و تبریز شد و آن دو شهر را تسخیر نمود. ستون دوم از آستارا و کرانه دریای خزر به سوی اردبیل و بندرانزلی سرازیر شد. ستون سوم از طریق بندر ترکمن وارد خاک ایران شد
رمان «هیچکس این زن را نمیشناسد» در چنین بستر تاریخی و در حاشیه اشغال شهر اردبیل توسط نیروهای متفقین (روسیه) میگذرد. داستان با دستمایه قرار دادن اتفاقات این رویداد تاریخی در این شهر سعی دارد تصویری از مواجهه مردم این منتطقه با چنین رویدادی را به تصویر بکشد.
قهرمان این داستان جوانی است که در شهر اردبیل و در خانوادهای سنتی زندگی میکند و در یک نانوایی که صاحبش یک روس است زندگی میکند و مدتی است دل در گرو دخترکی ناشناس نیز دارد. اما آغاز اشغال شهر توسط نیروهای روس برای او ماجراهای تازهای را به همراه میآورد و او را به وادی تازهای هدایت میکند.
ندا رسولی در این رمان داستانی پر اتفاق و پر تعلیق را از دل رویدادهای تاریخی بیرون آورده و پرورانده است. داستانی که بنمایه آن یادآوری تلخترین روزهای تاریخ معاصر ایران است و البته شیرینی دفاع جانانه مردم ایران از خاک و تبار و سرزمین خود.
او بسیار ساده و در عینحال دقیق رویدادهای تاریخی را وارد رمان خود کرده است. به جای آنکه سعی در روایت تاریخ و پستی و بلندی آن را داشته باشد، قصهگویی را در اولویت خود قرار داده است. او راوی عاشقانهای آرام و خواندنی در بستر یکی از بزنگاههای تاریخی ایران است و همین زاویه دید است که داستان او را جذاب و قابل تأمل کرده است. در کنار این موضوع استفاده از المانهای بومی و نیز زبان و اصطلاحات محلی در متن قصه نیز با هنرمندی هرچه تمامتر در نمکینسازی بستر روایت و شخصیتسازی داستانی او تأثیر قابل اعتنایی گذاشته است.
«هیچ کس این زن را نمیشناسد» به اعتبار چنین اتفاقاتی داستانی پرکشش و خواندنی در تمامی صفحات خود است و میتواند اتفاقی تازه در خلق رمان تاریخی به شمار بیاید.