کتاب «دل به عشقت مبتلا شد» شامل سفرنامهای است از پیادهروی اربعین حسینی در سال ۱۳۹۶ که توسط محمد آقاسی انجام و تالیف شده است.
آقاسی در متن این کتاب شرحی مختصر وخواندنی از سفر خود به کشور عراق بازگو کرده است؛ سفری که بیش از هر چیز نمایشی است از تسلیم و شوق و شگفتی موجود در این سفر و سرزمین.
مهمترین ویژگی این کتاب اما نه شرح این سفر که نگاه خاص مردمشناسانه مولف در تدوین متن سفرنامه است. آقاسی در هر بخش از این کتاب که حجمی بالغ بر ۵۴ صفحه دارد، سعی کرده گزارشی کوتاه و در عین حال دقیق از رفتارهای اجتماعی و فردی مردم حاضر در این سفر ارائه کند؛ گزارشی که به تایید او نوعی پدیدهشناسی از راهپیمایی عظیم اربعین حسینی است.
آقاسی برای رسیدن به روایتی متفاوت در این گزارش سعی کرده از متن سفر که تجربه عمومی همه مردم حاضر در آن است خود را رهانده و به حاشیههای جذاب کمتر تجربه و دیده شده در آن دقیق شود. حاشیههایی که او به آن توجه دارد شامل گزارشی از رفتارهای مردمی و نیز اتفاقات اجتماعی است که در حاشیه این سفر در حال اتفاق است و برای او از همان ابتدای سفر و در راه رسیدن به فرودگاه آغاز و تا پایان سفر ادامه پیدا میکند.
آقاسی در این گزارش و در اتفاقی کمتر دیده شده در قامت مکتوب ساختن تجربه این سفر سعی میکند تا جای به جای این سفر را به عنوان یک پدیده اجتماعی ببیند و در نتیجه اجزاء مختلف این سفر اعم از چگونگی سفر، پیمودن مسیر، مواجهه با ایرانیها و عراقیها و رفتارهای آنها همگی در حکم اجزاء سازنده یک کل برای وی عمل میکنند.
«دل به عشقت مبتلا شد» به همین اعتبار سفرنامهای است که بیشتر از هر چیز تاملات و ذهنیتهای یک زائر حضرت امام حسین(ع) در ایام اربعین را که سبقه و علاقهمندیهای فرهنگی و تجربه فعالیت در این زمینه را دارد به زیبایی و در قالب روایتی فلسفی فکری داستانی بازگو میکند.
آقاسی در این زمینه در مقدمه این سفرنامه مینویسد: سخن گفتن از این سفر، به بیان آوردن تجربهای است که تا خود فرد بدان نرسد بسیاری از موارد را به راحتی نمیتواند قبول کند و لذا از ابتدا این قبیل حرفها به مرحله بیان نمیرسد. اما نمیتوان از تجربیات فرامادی هم نگفت و به راحتی از آن گذشت. سخن از تجربههای معنوی و دینی نیست. سخن از مواردی است چون ایثار و دل گسستن و خصائل انسانی که این روزها کم و کمتر شده و ما هم بدان کمتر پرداختهایم. سخن از زیباییهایی است که میان جماعت انبوهی از انسانها در عصر قحطی انسان و انسانیت رخ عیان نموده و از کنار آن به راحتی عبورکردهایم.