این اثر مجموعهای از هشت نمایشنامه اکبرنژاد است که با رویکردهای متفاوت و فضاهای مختلفی تألیف شده است.
دو نمایشنامه نخست این مجموعه با عنوان «حقیقت دارد تو را در خواب بوسیدهام» و «یک تکه از گفتار گمشده ماندانا در گزارش شاه کشی» دو اثری است که نویسنده آنها را با وجه ممیزه تاریخ و حضور آن در روایت تألیف کرده است.
در نمایش اول اکبرنژاد در فضایی رئال داستان زندگی و تحول حر ابن یزید ریاحی در بستر واقعه عاشورا را روایت کرده است. داستانی بدون حاشیهپردازی که در آن سعی شده چیستی تحول در زندگی حر از زاویه نگاه خود او، پسر و همسرش و نیز برخی از اصحاب امام حسین به نمایش کشیده شود.
در نمایشنامه «یک تکه از گفتار گمشده ماندانا در گزارش شاه کشی» اما نویسنده به سراغ روایتی داستانی از ایران باستان رفته است و شرحی از زندگی هارپاگ – سردار ایشتوویگو، پادشاه ماد، در قرن ۶ پیش از میلاد- را روایت میکند. او از طرف ایشتوویگو مأمور شد تا نوه دختری وی، کورش دوم- که هنوز طفلی بیش نیست – را به قتل برساند. اما او تصمیم گرفت تا این مأموریت را به چوپانی به نام سپاکو بسپارد ولی چوپان هم طفل را نکشت. اکبرنژاد در این اثر نیز سعی کرده با حضور سه شخصیت به ارائه تصویری از این رویداد تاریخی و به دنبال آن کشتن پادشاه ماد بپردازد.
نمایشنامه سوم از این اثر با عنوان «در کوههای کابل زنی است» داستانی است که راویان آن از سرزمین فارسیزبان همسایه انتخاب شدهاند و نویسنده سعی دارد به کمک روایت داستانی آن، شرحی از باورهای مذهبی و اعتقادی مسلمانان افغان و مکتب مبارزاتی مجاهدان افغان به ویژه احمد شاه مسعود در مقابل نیروهای طالبان را ارائه کند.
داستان نمایش «سمفونی روی گدازههای آتشفشان تلخ» نیز داستانی عاطفی در کش و قوس دفاع مقدس را روایت میکند که در آن یک رزمنده با زنی که گویا از اعضاء گروه منافقین است و به قصد برنامهریزی برای کشتن مرد به وی نزدیک شده است را روایت میکند که این نزدیکی رویداد دراماتیک نمایش را پدید میآورد و شرح برخی وقایع موجود در زندگی هر دوی آنها برای همدیگر.
این اثر همچنین سهگانهای از اکبرنژاد با عنوان «شکسپیر» را نیز با خود به همراه دارد که به گفته وی حاصل بیقراریهای وی در دوران دانشجوییش در دانشگاه شیراز است.
مجموعه آثار نمایشی اکبرنژاد در این اثر را بیش از هرچیز میتوان جلوهای از دغدغهمندی وی به نمایش محتوای داستانی به شمار آورد. محتوایی که او آن را بر فرم روایت نیز مقدم دانسته و به همین دلیل برای نمایش دادن آنها به هیچ وجه سعی نداشته است تا خودش را در پیچ و تاب ظاهر و فرم روایت برای بیان آنها اسیر کند.
از سوی دیگر این نمایشنامهها به خوبی نمایشی از تلاش اکبرنژاد برای واکاوی ارائه چندین تصویر از یک مفهوم را در قالب چند متن نمایشی به تصویر کشیده است.