داستان کتاب در زمانهای دور و منطقهای نامشخص اتفاق میافتد. جایی از این تاریخ نامعلوم، پادشاهی وصیت میکند تا بعد از مرگش، هر بیست و پنج فرزندش در بازههای دوساله و بهترتیب با رأی مردم بر تخت بنشینند؛ تاجاییکه نوبت به آخرین پسر میرسد. رمان با زبانی سمبولیک و طنزگونه توانسته آینهای از یک جامعه، فضای سیاسی و روابط حاکم بر آن را بسازد تا در نهایت خواننده بتواند زیستههای خود را بازنگری و نقد کند.