راهنمای منجی گری

راهنمای منجی‌گری عنوان کتابی است از ریچارد باخ با ترجمه‌ی غلامرضا لایقی به چاپ رسیده است. این کتاب ترجمه‌ای است از  Messiah’s Handbook موضوع اصلی این کتاب راه و رسم زندگی است. نیز در بازار کتاب موجود می‎باشد. از ریچارد باخ، کتاب‌های جاناتان مرغ دریایی،  یادداشت‌های مرد فرزانه، اوهام، نیز در بازار کتاب موجود است.

ریچارد دیوید باخ خلبان و نویسنده آمریکایی از نوادگان یوهان سباستین باخ، آهنگ‌ساز بزرگ و مشهور آلمانی است. او در هر زمینه‌ای که مربوط به خلبانی بشود کار کرد؛ از جمله ساخت تصاویر متحرک در آسمان توسط نمایش هوایی، نویسندگی و آموزگاری فنی هوانوردی. گرچه او به هوانوردی علاقه فراوانی داشت، با این حال همواره رویای نویسندگی را در سر می‌پروراند. از سال ۱۹۵۹ به پرنده‌ای می‌اندیشید که می‌خواهد مرزهای محدودیت را در هم بشکند، که این تخیل را در قالب کتاب «جاناتان مرغ دریایی» در سال ۱۹۷۰ به همگان عرضه کرد. داستان مرغ دریایی‌ای که نمی‌خواهد مثل بقیه مرغان دریایی زندگی کند، می‌خواهد تندتر و بالاتر پرواز کند. اما هم‌نوعانش تغییر را دوست ندارند و او را از جمع خود می‌رانند. سرگذشت این مرغ دریایی بلندپرواز، بیشتر از چهل سال است که میلیون‌ها نفر را مسحور خود کرده است.

ریچارد باخ در بیشتر کتاب‌هایش عباراتی حکیمانه دارد که اکنون همه آن عبارات در کتاب مستقلی به نان «راهنمای منجی‌گری» عرضه شده است. راهنمای منجی‌گری همان راهنمایی است که در کتاب «اوهام» از طرف منجی رویایی باخ یعنی «دانلد شیمودا» به او هدیه می‌شود. آنچه مسلم است بیشتر این جملات از نگاهی ورای نگاه انسانی که پیوسته در سلوک به‌سوی حقیقت پیش می‌رود، بیان شده است؛ از این رو ممکن است همه جملات به مذاق همه درست نیاید؛ و برخی در برخی زمان‌ها آن را مطابق حال و مقام خود بیابند و از آن بهره گیرند.

این کتاب در قطع جیبی و در ۲۱۵ صفحه به چاپ رسیده است.

در بخشی از کتاب راهنمای منجی‌گری می‌خوانیم:

به ترس‌هایت تکیه کن!

به آنها جرات بده که بدترین کاری که می‌توانند انجام دهند

و آن‌گاه وقتی تلاش می‌کنند تا چنین کنند

خردشان کن

اگر نکنی مانند قارچ تولید‌مثل می‌کنند تا تو را در برگیرند و راه حیاتی را که خواستار آنی می‌بندند.

هر بار که بترسی تنها هواست تو خالی لباسی بر تن تا دوزخ گزنده در نظر آید.

ـ تنها به خاطر این که کسی از بعد دیگری به تو سر زده،

مپندار که مطلقاً در تمام زمینه‌ها از تو داناتر است.

یا هرکاری را بهتر از تو به انجام می‌رساند.

فناناپذیر یا فناپذیر

آنچه در مورد کسان مهم است.

این است که چه اندازه می‌دانند.

ـ زندگی به تو هیچ نمی‌گوید.

بلکه همه چیز را به تو می‌نمایاند.

ـ همگی چیزی را فرا می‌گیرید که دیگری در حالی دیگر،

نیاز دارد به یادآورد.

چگونه به او امکان دانستن می‌دهید؟