محصول نوین کتاب گویا
به روایت: مصطفی رحماندوست، شاهین علایی نژاد، احسان چریکی، غلامحسین مراقبی، غلام بابوته، مسعود میرزایی.
با آهنگسازی مهدی زارع
مدت زمان ۳۴۰ دقیقه
رمان «فصل شیدایی لیلاها» روایت هفت راوی است از حرکت حضرت حسین (ع)؛ از خروج از مکه تا عصر عاشورا، روایتی که درونگوییها و واگویههای راویانش، بستری میشود برای پیشبرد قصه. دغدغههای راویان برای همراهی، کنار امام بودن یا در مقابل، چگونه یاری کردن و چرا یاری نکردن، محمل بازبیان اتفاقی است که اصلش را بسیار شنیدهایم و اما ظرائف و لطائفی جا مانده که کمتر میدانیمش… از این هفت نفر و بسیارهایی شبیه ایشان… و نگاه از پنجره روانشناختی و درونکاوی این هفت نفر، شاید پاسخی باشد – اگرچه نه کامل و اگرچه کودکانه – برای سئوال همیشه تاریخ که؛ چه شد که چنین شد؟ و چرا؟
رمان، هم فرمی متفاوت دارد و هم زبانی آهنگین و شاعرانه. هفت راوی، عهدهدار روایتاند و هفتمینشان، نویسنده است در مقام دانای کل، و رمان با رفت و برگشتی مدام میان زاویه دید اول شخصها و راوی دانای کل، مضمون میپردازد و پیش میرود…
اما آنچه اثر پیش رویتان – کتاب گویای «فصل شیدایی لیلاها» – را متفاوت میکند با کارهایی که شنیدهاید و یا حتی با مکتوب اثر، نگاه ویژهای است پسپرده تولید اثر؛ و آن هم از چند حیث:
اول انتخاب صداها به عنوان راویان؛ تلاش و دقتی وسواسآمیز شده که صداها مابهازای جدی و کاملی باشند برای شخصیتهای اثر. هم از جنبه فیزیک راویان که سن و سال و موقعیت اجتماعی را شامل میشود و هم از جنبه شخصیت و هویت آدمها که صدا نزدیک باشد به درونیات و جهانبینی شخصیتها، گویی هرصدا تشخص تمامی است از صفات رفتاری و اخلاقی راویان.
و البته جنبه دیگری هم در انتخاب صدا دیده شده و آن این که علاوه بر هماهنگی صدا با فیزیک و روان شخصیتها، تلاش شده که صداها در نگاهی کلگرا، هویت دراماتیک شخصیتها را نیز بازبسازند و در لایه نهان، کنش انتهایی هر راوی، منطبق باشد با صدایی که از او در مسیر روایت میشنویم.
دوم نفس تعدد راوی؛ که خوانش مشکل کتاب را برای مخاطب حل میکند و تعداد راویان با وجود تعدد صدا، به راحتی شناخته میشوند و همراهی مخاطب با مضمون سریعتر و سهلتر اتفاق میافتد.
سوم موسیقی اثر؛ همه اهل فن و علاقمندان حوزه موسیقی معترفاند که ساختن موسیقی جدید و نو و شنیده نشده برای مضمون عاشورایی، چقدر دشوار و نشدنی مینماید، هم به جهت بسیاری کارهای ساخته شده و هم به جهت محدودیتهای نانوشته این فضا، بنابراین آنچه از موسیقی در این اثر میشنوید، هم به این دو دلیل – که موسیقی ترکیبی و تکراری نیست و هم همه قواعد معنایی این گونه را رعایت کرده – عمیقا قابل اعتناست و هم به این جهت که همراهی شگرفی دارد با هویت دراماتیک شخصیتها. انتخاب و تخصیص ملودیهای خاص برای هر راوی، علاوه بر این که نشان شخصیت او و تبیینکننده حالات اوست، همسویی دلنشینی دارد با کنش دراماتیک او، بنابراین موسیقی حتی بدون کلام، باری از معنا را به دوش میکشد و همافزایی حسی عمیقی با متن ایجاد میکند.
چهارم نواها و افکتها؛ که استفاده اغراقآمیزش میتواند نتیجه را به نمایش رادیویی نزدیکتر کند و از کتاب گویا دورتر. در این اثر علاوه بر پایبندی جدی به پارامترهای اصلی کتاب گویا و دور نشدن از ذات این مدیوم، سعی شده در حدود و اندازه همین مدیوم، نوآوری و خلاقیتی هرچه بیشتر برای جذابتر شدن و شنیدنیتر شدن اثر به کار بسته شود، به گونهای که بیاغراق در فضاسازی و نمایشی کردن کار، از همه امکانات قاب کتاب گویا بهره گرفته شود.
و خلاصه این که… دقایق شیرین و خاطرهانگیزی را برایتان از شنیدن یک کتاب رقم بزند، و احساستان را برای لحظاتی با خود همراه کند… باشد که چنین…