سعید تشکری در مورد این کتاب اینگونه میگوید:
هندوی شیدا در تلاش است تا نشان دهد که خیمه امام حسین (ع) تنها در کربلا برپا نشد، بلکه خیمهای است به طول ۱۴۰۰ سال که تنها ۷۲ یار امام حسین (ع) در کربلا را پوشش نداد، بلکه کل دلهای پاک را تحت پوشش خود دارد.
همچنین وی در مصاحبهای گفته که من و قهرمان اصلی هندوی شیدا در یک بیمارستان و به اندازه یک تخت از هم فاصله داشتیم. او درگیر بیماری جنون بود، درحالیکه من از بیماریام اس رنج میبردم و باهم هماتاقی شده بودیم.
خلاصه کتاب صوتی هندوی شیدا:
همان طور که گفته شد کتاب صوتی هندوی شیدا روایتگر داستانی واقعی است. داستانی که در آن پدر مخالفت خود را از سفر فرزندش به خارج برای رسیدن به معشوقش با به آتش کشیدن فرزندش نشان میدهد، معشوقی که تنها زائده وهم و خیال عاشق است، اما داستان اینگونه تمام نمیشود، بلکه در ادامه داستان شاهد آن خواهیم بود که شخصیت اصلی داستان به معشوق خیالی خود نمیرسد و در پی آن و به دنبال اتفاقاتی که در طول داستان رخ میدهد به عشق واقعی و ابدی خود دست مییابد… .
قسمتی از کتاب هندوی شیدا:
کتاب صوتی هندوی شیدا با متن زیر آغاز میگردد:
چشم کشیدهای، اما تا همین لحظه طاقت آوردهای. زمین و زمان را فحش دادهای تا به اینجا برسی. لحظه رفتن و نماندن. بیطاقتی که حرف نیست، درد است، زجر است. زمان، کشدار گذشت، اما گذشت. به خودت میگویی کاش بعدش تا رسیدن به آلمان تند بگذرد.
میخواهی به دل حادثه بزنی و بروی برای همیشه. جاماندهای. جایت گذاشته. چرایش را نمیدانی. بیخبر رفتنش را، نمیدانی. گفته بود، اما نرفته بود. حالا رفته. نه به شوخی. همهجا سرک کشیدی. از مرخصی تحصیلی دانشگاه تا نبودن در خانهای که اجاره کرده بود. از تکتک دوستان مشترک و غیرمشترک، هر جا، هر طور خبری نشد.
آنوقت بود که فهمیدی رفته. به عشقت و عشقش شک نمیکنی، اما آزردهای. سخت. سخت آزردهای. بیآنکه به کسی بگویی تو هم میخواهی مثل او بروی و به او برسی. کافهات را به فروش میگذاری و ماشینت را. حالا نوبت سهمت از خانهای است که دیگر آن را نخواهی دید. برنامهریزیات دقیق است. وقتیکه هیچکس نیست. حالا همانوقت است. وقت حادث شدن یک حادثهی دلخواه. دزدی آمد و برد. تو هم که دیگر نخواهی بود. اصلا به تو شک کنند. چه فرقی میکند؟ نگاه میکنی. خانه در تاریکی نشسته. کلید میاندازی و داخل میشوی.
از میان شمشادها در حیاط اعیانی و چراغ پارکی وسط باغچه و استخر میگذری. هیچکس در خانه نیست خانه در سکوت، فرو نشسته است. خودت هم باورت نمیشود که روزی برای خانه خودتان چنین تصمیمی بگیری.
ساختار کتاب صوتی هندوی شیدا:
نویسنده در کتاب مذکور بیش از هر چیزی به سه موضوع اصلی پرداخته و همواره در طول داستان به آنها تاکید کرده است:
موضوع اول در مورد عشقی است که در سرتاسر داستان از آن سخن به میان آورده شده، موضوع دوم پرداختن به نقش ویژه زن است و در نهایت موضوع سوم شخصت پردازی نویسنده در طول داستان است.
در ابتدا باید گفت که عشق نشان داده شده در این داستان تهی است، به طوریکه معشوق فقط به دنبال سو استفاده از عاشق و در واقع قهرمان اصلی داستان است، عاشقی که از همه نظر شیدا و شیفته معشوق خود شده و حاضر است برای او هر کاری کند.
درباره سعید تشکری:
سعید تشکری در سال ۱۳۴۲ در قوچان چشم به جهان گشود. وی از جمله نویسندگان مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به شمار میرود. قابل ذکر است که وی در زمینههای مختلفی از جمله کارگردانی و نویسندگی تئاتر نیز فعالیت داشته است.
وی از سال ۱۳۶۳ فعالیت حرفهای خود را به عنوان نویسنده و کارگردان مطرح تئاتر و سینما، نویسندهی مقالات در مطبوعات در حوزهی ادبیات و هنر، داوری و منتقد جشنوارهی تئاتر فجر، شرکت در جشنوارههای ملی و کشوری، چاپ آثار در حوزهی رمان، ادبیات نمایشی، ساخت فیلم و نگارش سریالهای تلویزیونی و نگارش نمایشنامههای رادیویی در اداره کل نمایش رادیو تهران آغاز نمود و امروزه به عنوان یکی از نویسندههای موفق کشور شناخته میشود.
قابل ذکر است که وی موفق به کسب جایزه سه دوره کتاب رضوی و یک دوره کتاب سال شهید غنی پور برای نگارش کتاب باز باران شده است. همچنین وی در عرصههای مختلفی همچون کارگردانی تئاتر، فیلمنامهنویسی و نمایشنامهنویسی موفق به کسب جایزههای متعددی شده است.
از جمله افتخارات این نویسنده میتوان به کسب نشان عالی مرکز هنرهای نمایشی رادیو از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۱۳۹۱ اشاره نمود. همچنین در حال حاضر سعید تشکری عضو کانون جهانی تئاتر است.
از جمله دیگر آثار این نویسنده عبارتاند از:
اینک هاویه، دست هزار غریب، قاف، آینه چشمان، آبیهای زمین، مفتون و فیروزه، وصل هزار مجنون، گوش بزرگ_ چشم بزرگ، غریب_ قریب، رژیسور، چامه سواران، باز باران، وقتی زمین دروغ میگوید و… .