سوق دادن کودکان به سوی مسواک زدن و شستشو و تمیز کردن خودشان، گامی مهم در جهت توسعه استقلالشان است. والدین فرزندانشان را در این راه کمک و حمایت کرده و بچهها نیز از این کار آنها خشنود میشوند. آموزش مفاهیم بهداشتی پایه به بچهها در سنین کودکی، زمینه سبک زندگی سالم برای آنها در آینده است.
بهداشت شخصی میتواند شامل چگونگی شستشوی دستها، حمام کردن، مسواک زدن، شانه زدن و دستشویی رفتن، باشد. رایجترین مشکلات مربوط به سلامت، ناشی از بازی با وسایل غیر بهداشتی و دست زدن به دهان قبل از شستشوی دستها است. شستشوی دستها در درجه اول کودکان را سالم نگه میدارد.
به فرزندتان کمک کنید تا شستشوی دستهایش بعد از فعالیتهای خاصی مانند: دستشویی رفتن، بازی در پارک، بودن در خانه یک دوست، تبدیل به عادت شود. برنامه مشخص و منظمی برای حمام رفتن داشته باشید و به فرزندتان هر روز در مسواک زدن دندانها و شانه کردن موهایش هنگام صبح و قبل از خواب، کمک کنید. اگر مسواک زدن، شانه کردن و حمام رفتن برای فرزندتان یک عادت شد، دیگر برای انجام این کارها به یادآوری از سوی شما کمتر نیاز دارد. یکی از موثرترین راهها برای آموزش ثبات در بهداشت این است که شما به عنوان پدر و مادر، به طور منظم و در مقابل فرزندتان دستهایتان را بشویید، دندانهایتان را مسواک بزنید و موهایتان را شانه بزنید.
به فرززندتان درباره میکروبها به آرامی توضیح دهید، بدون اینکه او را بترسانید. به او آموزش دهید که همه میکروبها بد نیستند ولی برخی از میکروبها میتوانند ما را مریض کنند. با فرزندتان درباره چگونگی رشد و گسترش سریع میکروبها صحبت کنید. به آنها بگویید، شستن دستها، آنها را ایمن نگه میدارد. به جای تمرکز صرف روی میکروبها، بر کارهایی که بچهها می تواند برای سالم ماندن خودش انجام دهد، تمرکز کنید.
همهی مواردی که ذکر شد را به راحتی میتوان در کتاب “چرا باید دستهایم را بشویم، وقتی کثیف نیستند؟” اثر وانیا اولتن و ترجمه کیقباد یزدانی که برای گروه سنی الف و ب منتشر شده است را بیابید.
دخترکی بازیگوش که هر دلیلی میآورد تا به نکات بهداشتی و شستن دست ها اهمیت ندهد و مادری که سعی دارد نکاتی را به او آموزش دهد و وجود میکروبهای نامرئی را به او ثابت کند قصه این کتاب را شکل میدهد. نقاشی مانوئلا اولتن در نوع خود بسیار جذاب است و گامبهگام با نویسنده در نشان دادن نتایج عدم رعایت بهداشت همراهی میکند. داستان پایان باز دارد تا مخاطب بعد از دیدن و شنیدن تمام مسائل خود نتیجهگیری کند که آیا بهتر است بهداشت را رعایت کند یا نه؟!
در ابتدای کتاب میخوانیم:
من خیلی وقتها باید کارهایی بکنم که دوست ندارم، مثلاً خیلی زود بروم بخوام، سر غذا آرام بنشینم و یا دستهایم را بشویم! آدم باید دستهایش را وقتی بشوید که واقعاً کثیفند، ولی این خیلی کم پیش میآید! مثلاً وقتی گلبازی میکنم، دستهایم واقعاً کثیف میشوند. اما خوب، میتوانم آنها را با لباسم پاک کنم.