«دایرهها» یک داستان بلند اجتماعی است. داستان جزئی کوچک از جامعهای که سرخوردگی و ناکامی جزئی دائمی از سرگذشتش شده است. داستان جوانانی که در لحظاتی که حس میکنند در حال دست پیدا کردن به مطلوب خود هستند، آن را دورتر از همیشه از خود دیدهاند و دست نیافتنیتر.
نخستین داستان بلند حمید نورشمسی روایتی است از زندگی چهار نفر که بهانههای کوچکی آن را به هم پیوند میزند و در زمانی که این بهانههای کوچک برای آنها در حال تبدیل شدن به مهمترین و زیباترین دلیل برای زندگی است، تقدیر و روزگار و شاید جوهره آن افراد که ساخته و پرداخته بطن اجتماعی است که آنها را در خود پرورانده است آن را از آنها میگیرد و دور میکند.
«دایرهها» در متن خود سعی کرده از زاویه دید پنج انسان و با چهار روایت یک داستان را بازگو کند. راوی این داستانها با چنین تمهیداتی یک دختر، دو پسر و دو پدر هستند که زندگی هر کدام از آنها همانند یک دایره در مدار خود در حال تکرار است و این دایرهها در جایی با همدیگر نقطه اشتراکی ندارند جز اینکه زمانی مدار حرکت آنها در جایی با همدیگر تلاقی کند و این تلاقی بیشک به معنای آن نخواهد بود که مسیر آنها از آن پس تغییر میکند.
«دایرهها» در شیوه روایت خود سعی کرده تا جای مقدور از روایتی ساده و شاعرانه بهره ببرد و حس هر لحظه راویان را در زمان رخداد اتفاقات خاص برای آنها بدون اغراق و غلو و تنها با مدد از سادگی کلمات و عبارات برای توصیف به خدمت آنها درآوررد.
حمید نورشمسی روزنامهنگار و منتقد حوزه کتاب و ادبیات است. در ده سال گذشته در مطبوعات و خبرگزاریها قلم زده و در حال تحصیل در مقطع دکتری علوم ارتباطات است. تجربه زیسته او در مواجهه با اجتماع که ناشی از تجربه کاری او با مطبوعات و رسانه است در کنار همراهی با شعر و ادبیات در این رمان خود را به تصویر کشیده است و به همین جهت در درون رمان ارجاعات فرامتنی و اجتماعی بسیاری در حوزه کتاب و موسیقی به چشم میخورد.