کتاب بچه شیر تنها نمیماند اثر راث براون، از فداکاری و ایثار میگوید. ایثار در لغت به معنی برگزیدن، عطا کردن، غرض دیگران را بر غرض خویش مقدم داشتن و منفعت غیر را بر مصلحت خود مقدم شمردن. در معنی اصطلاحی، نیز بدان معنی است که آدمی از روی قصد و نیت خیر، غیر را بر خود اختیار کند و او را بر خویشتن برگزیند. ایثار و دیگرگزینی عمل متعالی و اخلاقی است.
ایثار میتواند گونههای مختلفی داشته باشد. گاه با فدا کردن جان صورت میگیرد گاه با دادن مال، زمانی هم با هزینه کردن اعتبار و آبرو.
در این داستان شیر پیر نماد یک فداکار است که جان خود را برای یک بچه شیر تنها به خطر میاندازد و تا لحظهای که جان در بدن دارد از او مراقبت میکند.
ایثار مختص به یک جامعه و ملت و منحصر به زمان معینی نیست و در گستره تاریخ میتوان رگه و ریشههای بسیاری را در آن خصوص جست و یافت، هر چند ممکن است شدت و ضعف قابل توجهی را پشت سر گذرانده باشد. در تمام جوامع چه سنتی و چه مدرن، گونههایی از ایثار وجود داشته و دارد و مردمان به اشکال متنوعی را یاری کردهاند.
کتاب بچه شیر تنها نمیماند نمونه کامل و اثربخشی از داستان ایثارگری است که بدون توجه به ملیت و جنسیت با زبان کودکانه ایثارگری را روایت میکند. شیر که به سلطان جنگل هم معروف است در این داستان بزرگی و عظمت فداکاری و ایثارگری را به نمایش میگذارد.
تصویرگری این اثر به عهده کن براون بوده که به خوبی از پس آن برآمده است. همینطور ترجمه کتاب بچه شیر تنها نمیماند از سیدمهدی شجاعی است که روان بودن و قابل درک بودنش را از او دارد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
بچه شیر وحشتزده از جا میجهد و پشت یک درخت پناه میگیرد. اما شیر پیر نمیخواهد او را تعقیب کند. بوی یک خطر تازه او را از خواب بیدار کرده است. یک شیر بزرگ، جوان و غران، در آفتاب ایستاده است. بچه شیر با ترس و لرز میبیند که دو شیر، دورش میچرخند. غرش میکنند و پنجه بر زمین میکشند…