داستان کوتاه با وجود اینکه امروزه در میان نویسندگان ایرانی کمتر محل توجه و طبعآزمایی است، اما کماکان یکی از جدیترین محلهای ظهور و بروز اندیشهها، آداب و روسوم و باورهای بومی ایرانی در قالب و نمای داستانی است و کماکان ظرفیت بالای تأثیرگذاری این قالب و ژانر داستانی است که میتواند مخاطب را چنان در چنبره خود درآورد که برای بازگویی جدیترین یادآوریها و یا بیان حرفهای تازه در موضوعات مختلف همچنان میبایست به این قالب تمسک جست و از آن بهره جست.
مجموعه داستان «بانوی کوچه زغالی» با چنین رویکردی، تلاشی است از مرضیه محمدپور برای بازخوانی حرفهایی از زندگی و درون انسان که شاید از نظر تم و مضمون مسالهای بدیع را در برنداشته باشد، اما پرداخت تازه و احترامبرانگیز نویسنده و تلاش او برای خلق موقعیت و زاویه دید تازه در بازخوانی ماجراها و خلق یک پیام و اندیشه محوری در آنها، از آن اثری قابل احترام و خواندنی خلق کرده است.
این مجموعه شامل یازده داستان کوتاه است که بیشتر آنها در جغرافیای زیستی امروزی رخ میدهد. هنر محمدپور در خلق این آثار هدایت کردن مخاطبانش با جادوی کلمات در سفری اودیسهوار است. سفری که در آن مسافر خواننده است و اسباب سفر کلمات و مضمونی که او برای مخاطب فراهم کرده؛ خواه سفر بر بال کلمات و اعداد یک جدول سرگرمی باشد خواه هزار توی بازاری قدیمی و سنتی.
خاصیت داستانهای محمدپور در این اثر چند لایه بودن آن است. از سویی در یک رو شاهد رویدادی هستیم که بستر و تم اصلی روایت داستانی را شکل میدهد و از سوی دیگر او در لایه زیرین این روایت است که مخاطبش را با خود به سفری به درون و ضمیر خودش میبرد و او را با ناخودآگاهی روحانی روبرو میکند که شاید کمتر از آن اطلاعی داشته است.
محمدپور در این مجموعه از منظر تکنیکی نیز طبعآزمایی متفاوتی داشته است و آثارش را میتوان در قالبهای روایی مختلفی رصد کرد. از شیوه روایت بدیع لایه در لایه داستان سودوکو تا روایت خطی و کلاسیک بانوی کوچه زغالی و همین اعتبار است که اثر را او صاحب اعتنا و توجه بسیار کرده است.
داستانهای این مجموعه در یک نگاه کلی روایتی از بخشهای فراموش شده نفس انسانی است که داستان سعی دارد زنگار زمان از آن زدوده و غربتزداییاش کند و شاید به همین دلیل است که میتوان با اطمینان قلب تکتک داستانهای آن را برای همراه شدن و رسیدن به هدفی مطمئن و سالم پیشنهاد داد.