از نود سال پیش تا امروز، بنیاد ا.هنری سالانه به کمک سه داور خود که از برندگان دوره های پیشین این بنیاد هستند، بیست داستان کوتاه از میان برترین آثار چاپ شده در مجلات آمریکای شمالی را انتخاب میکند. آثار برگزیدگان این مجموعه، از چهرههای معتبر ادبی همچون نادین گوردیمر و آلیس مونرو گرفته تا نویسندگان تازه کار و استعدادهای ادبی نوظهور، به شکل ناشناس داوری میشود. این مجموعه به طور معمول شامل بیست داستان است که تعدادی از آنها به دلایل مختلف از مجموعه کنار گذاشته میشوند. «سرزمین پدری»، مجموعه داستانهای برگزیده بنیاد ا.هنری در سال ۲۰۱۴ که با ترجمه شیما الهی در انتشارات کتاب نیستان به چاپ رسیده، شامل سیزده داستان گیرا از نویسندگان سراسر دنیاست.
نویسندگان این مجموعه با تکیه بر پیشینه فرهنگی و بازیهای زبانی موقعیتهایی زیبا و غافلگیر کننده خلق کردهاند که خواننده را کاملا درگیر فضای داستان و شخصیتهای آن میکند. شاید بتوان گفت وجه مشترک این داستانها «ارتباط» است؛ ارتباط دوستانه، خانوادگی، رابطه انسان با محیط یا موجودی زنده و حتی تلاش برای برقراری ارتباط در دنیایی که انسانها از بیهمزبانی رنج میبرند. پیوند انسان با گذشته و ریشههایش، با زخمها و تاثیرات آن در شکلگیری شخصیت افراد و اثرگذاری آن بر روابط بین انسانی، دستمایه داستان «سرزمین پدری» اثر هلینا دوراج است که این مجموعه نام خود را از آن به امانت گرفته است. رابطه نه چندان دوستانه دو پسربچه در داستان «تفنگ» اثر مارک هادون از ماجراجویی کودکانهای میگوید که روز و حتی آینده ای متفاوت برای هر دوی آنها رقم میزند. اما این ماجراجویی در «سفیدی» اثر چینلو اوکپارانتا ریشه و پیامدی متفاوت دارد؛ آنچه دختر نوجوان خانه را به خدمتکار همسن و سال خودش پیوند میدهد رنگ پوست تیره و تلاش پر از استیصال آنها برای رهایی از این وضعیت و پذیرفته شدن در خانواده و اجتماع است.
روابط خانوادگی دستمایه چند داستان دیگر این مجموعه است. تلاش برای مرمت روابط از هم گسسته، فرار از سرنوشت تحمیل شده و دستیابی به آیندهای بهتر، رسیدن به معنا و تعریفی تازه از روابط و ریشهیابی دردها شخصیتهای داستان را به هم پیوند میدهد. علاوه بر بررسی روابط، پیچیدگی شخصیتی کاراکترها بر مبنای بستر فرهنگی و شرایط اجتماعی از عواملی است که همذات پنداری در خواننده را برمیانگیزد.
«حرف» اثر استیفن دیکسون، که شاید بتوان آن را یکی از تاثیرگذارترین داستان این مجموعه دانست، به زیبایی تنهایی انسان و نیاز او به برقراری ارتباط و همزبانی با انسانی دیگر را تصویر کرده است. مردی که ازدواج کرده، بچهدار شده و ملزومات جامعه امروزی را به دست آورده، چنان تنهاست که در هر کجا و هر زمان به دنبال همصحبتی میگردد تا هر طور شده روزش را بی چند کلام حرف نگذراند. وابستگی احساسی کاراکتر به سگ نگهبان در داستان «نرو»، یا به خانه و محلهای قدیمی در «خانههای قدیمی» شاید نشانهای از این انزوا و یا حتی شرحی بر تاثیرپذیری انسان از روابط غیرانسانی است.
منبع: الف