قربان ولیئی در نشست نقد اشعار سید محمد تولیت فضای شعر او را از نظر پرداختن به عشق شبیه به سعدی دانست و گفت: جوانههایی از نگاه حافظ به عشق هم در شعر تولیت قابل شناسایی است.
به گزارش خبرنگار مهر، نشست بررسی اشعار سید محمد تولیت با نگاهی به دفتر شعر «چشم لرزهها» با حضور شاعر، قربان ولیئی زهیر توکلی و جمعی از شاعران جوان در خبرگزاری مهر برگزار شد.
در ابتدای این نشست قربان ولیئی خطاب به تولیت گفت: از ایشان میخواهم که دیگر به حرف من گوش ندهد. او یک بار به حرف من گوش داد و رشته دانشگاهی فلسفه را انتخاب کرد اما یکسال بعد ناچار از ترکش شد و به ادبیات روی آورد.
وی در ادامه با اشاره به اینکه در چنین نشستهایی دوست دارد بیش از هر چیز به تبار و ریشه شاعر اشاره کند و به کمک آن شاعر و دنیایش را تحلیل کند، گفت: شاعر اگر جنس شعرش را بشناسد خودش را شناخته است و به بیراهه نمیرود. در مورد آقای تولیت به نظرم جنس شعر، عاشقانه است و از نظر گونه شعری ایشان به استعلا و فرآوری توجه دارد. جا به جای شعر او سخن از خداوند و هستی است اما در نگاه قضاوت، شعر او جنس عاشقانه دارد.
ولیئی در ادامه به سه روایت از عشق در شعر حافظ و سعدی و مولوی اشاره کرد و گفت: سعدی راوی عشق انسانی است. او از بسامد اعضای آدمی مانند چشم و گوش و دهان و زلف به عشق رنگ و بو میدهد. به باور من او توانسته عشق انسان به انسان را تئوریزه کرده است. کار او در یک جمله نازل کردن خداوند و نمایش انسانی اوست. مولانا اما برعکس سعدی سعی دارد انسان را با تصویری خدایی نمایش دهد. حافظ ولی به تلفیق هردوی اینها پرداخته و در هر ساحت از شعرش در حال تردد میان ملک و ملکوت انسانی است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: شعرهای آقای تولیت در چشم لرزهها به باورم از حیث پرداختن به عشق با کار سعدی شباهت دارد و البته جوانههایی از عشق حافظانه نیز در آن وجود دارد. با این همه به نظرم تکلیف شعر او پس از این است که مشخص میشود. آقای تولیت به نظرم باید مشخص کند از این پس در شعر به چه سمتی حرکت میکند، روایت از عشق حافظانه یا مولویانه.
شاعری که وقت مخاطبش را خوش کند موفق است
محمد علی علیزاده شاعر و منتقد نیز در این نشست در سخنانی عنوان کرد: آقای تولیت در اشعارش به ویژه در چشم لرزهها در حال تلاش برای کسب تشخص برای خودش است و سعی میکند شاعری با ویژگیهای خاص خودش باشد. او از دوران دانشآموزی سعی کرد به زبان آقای ولیئی نزدیک شود اما میل به کسب تشخص رفته رفته او را به سمت شاعران دیگری هم سوق داده است.
وی افزود: کتاب او در بحث پیرامون انتخاب یک زبان واحد دست و پا میزند. شاعر به باور من برای رسیدن به این زبان و کسب تشخص باید به خلافآمد عادت تن بدهد و بوطیقای زبانیاش را تغییر دهد. تلاش شاعری مانند آقای تولیت در این زمینه و سعی او برای خارج شدن از زیر سایه بزرگان شعر قابل ستایش است.
علیزاده تاکید کرد: شاعر امروز همینقدر که وقت خواننده خودش را خوش کند و مایه لذت او شود به نظر من موفق است. نظام چینش واژگانی مناسب و استفاده از کلمات خوب میتواند او را به جایی برساند که مخاطب را تنها با غزلی از خود به لذت برساند. دیگر بر عهده شاعر است که این مسیر را بخواهد یا نه. به باور من آقای تولیت نه تنها از این زاویه شاعر موفقی است بلکه تلاش او برای اینکه در عین هنجار نشکاندن از شعر فارسی، چیزی را نیز به آن بیافزاید، ستودنی است.
بهتر است دیگر از عشق الهی نسراییم
زهیر توکلی شاعر و منقد ادبی نیز در این نشست در سخنانی عنوان کرد: من با وجود اینکه تاسف میخورم که چرا آقای تولیت فضای شعر عرفانی را ادامه نداده اما با این همه من شعر او را تقلیدی نمیدانم و به باورم «آن» شاعرانهای در آن هست.
وی افزود: ذات شعری آقای تولیت رومانتیک است و اگر به سراغ سعدی و ابتهاج میرود نیز به خاطر همین طبع رومانتیک اوست.
تتوکلی ادامه داد: شاعران بسیاری امروزه داریم که با استفاده از همین طبع رومانتیک گل کردهاند. با این همه به باور من این بهتر است تا با ندانستن، صحبت از عشق کردن. البته شاید برخی بگویند عشق الهی در شعر فارسی متاسفانه جایش را به عشق زمینی داده اما من معتقدم از عشق الهی آنقدر گفته شده که بهتر است کسی دیگر از آن نگوید تا اینکه بخواهد اشتباه بیانش کند.
منبع: مهر