جنگِ ناتمام

زندگی انسان در طول سالیان، هیچ‌گاه از لحظات کشمکش و درگیری و جنگ خالی نبوده و نخواهد‌بود. ادبیات و بالاخص ادبیات داستانی نیز به عنوان آینه تمام‌نمای لحظه‌های پر فراز و نشیب زندگی، در طی تاریخ خود در بین ملل مختلف، همیشه روایتگر این دردها و رنجها و ویرانگریِ جنگ هایی که خیال تمام شدن ندارند بوده‌است. ادبیات جنگ همچون جوهره‌ی ادبیات متعهد هر ملتی یکی از تاثیرگذارترین ژانرهای ادبی در ادبیات جهان محسوب می‌شود که در ایران با عناوینی چون ادبیات پایداری یا ادبیات دفاع مقدس شناخته می‌شود.

متاسفانه با وجود آثار متعددی که در این زمینه منتشر شده، شاید بتوان عدم برقراری تعامل بین نقد ادبی با این ادبیات و مقدس‌انگاری عده‌ای از طرفداران ادبیات دفاع مقدس را از مهم ترین دلایل نبودِ آثار برجسته در این ژانر در مقایسه با آثار ادبی جهان در حوزه ادبیات جنگ برشمرد. در این میان آثاری نیز به قلم درآمده‌اند که فارغ از جهت‌گیری‌های سیاسی و شعارزدگی، سعی در روایت گوشه‌ای از صحنه‌های جنگ و آثار باقی مانده آن از زاویه دید فردی دارند. مجموعه داستان «پسر من قاتل است؟» تا حدودی به این سو کشیده شده است.

کتاب «پسر من قاتل است؟» نوشته علی براتی گجوان، شامل ۲۵ داستان بسیار کوتاه است که هر کدام به نوعی جنگ و آثار آن و همچنین شخصیت های آن را در پس زمینه ذهن خود بازمی نمایانند. تمامی داستانها با زبان و سبکی یکدست، به دور از طول و تفسیر و در نهایت ایجاز به نگارش درآمده اند. هر داستان روایت برشی از زندگی شخصیتی است که ارتباطی با جنگ تحمیلی ایران و عراق دارد؛ به تصویر کشیدن لحظه های کوتاه، درون‌کاوی‌های گذرا و به دور از تکنیک های روایی، ولی با نثری ساده و شیوا ساختار کلی اثر را می‌سازد. نویسنده از خلال این روایت جنگی، به مسائل اجتماعی جامعه ایران نیز گریزی می‌زند و با نگاهی به غایت انسان‌گرایانه و عاطفی، باور شخصیت ها را در ذهن مخاطب راحت‌تر می‌کند و کمتر در دام شعارزدگی‌های ایدئولوژیک می‌افتد.

داستان کوتاه «پسرمن قاتل است؟» که عنوان کتاب نیز از نام آن گرفته شده است، یکی از جذاب ترین ایده های داستانی این کتاب را دارد؛ ماجرای یک روحانی که به ملاقات پسرش که مرتکب قتل شده می رود و نویسنده از این دیدار داستانی برخوردار از لحظاتی تاثیرگذار می سازد.

«می‌دانم باید دوباره‌نویسی کنم. خودکار را روی صفحه سفید که حالا سیاه شده می‌اندازم. نمی‌شود. باید بعدا تمامش کنم. این را با خودم می‌گویم. قهرمان داستانم صدایم می‌زند و می‌گوید: تکلیف مرا روشن کن! اینها باید تا کی بگردند تا منو پیداکنند؟!…» آنچه خواندید، بخشی از  داستان «تصویر قشنگی است» بود که یکی از بهترین داستان‌های این مجموعه به شمار می آید. در این داستان کوتاه شخصیت اصلی را درواقع به نوعی می‌توان خود نویسنده دانست و داستان روایت فرازهایی از چالش نویسنده با شخصیت داستانی که سعی در خلق آن دارد است که در ادامه قهرمان داستانِ ناتمام نویسنده هم در قالب یک پرسوناژ وارد دنیای نویسنده می شود که در ارتباطی بینامتنی با داستان اصلی کشمکشی جالب را بین نویسنده و شخصیت داستان به تصویر می‌کشد.

منبع: الف