روایت سیدعلی شجاعی از رابطه کاری با پدر/ رهروی پدرم هستم

سیدعلی شجاعی گفت: اگر بتوانم نزدیک سیدمهدی شجاعی شوم، عالی است و از بیان این مسئله ابایی ندارم. مسئله اصلی این بود که نمی‌‌خواستم کپی او باشم بلکه تنها رهروی پدرم باشم.

به گزارش خبرنگار مهر، مراسم رونمایی و جشن امضای کتاب «به بلندای آن ردا» نوشته سیدعلی شجاعی عصر دیروز سه‌شنبه سوم شهریور با حضور نویسنده، حجت‌الاسلام زائری (کارشناس فرهنگی و نویسنده)، رسول صدرعاملی (کارگردان سینما) و فرهاد قائمیان (بازیگر سینما و تلویزیون) برگزار شد.

در این نشست یادداشتی از سید مهدی شجاعی که بی‌اطلاع سیدعلی شجاعی نگاشته و به این مراسم ارسال شده بود توسط مرضیه رحماندوست، همسرسیدعلی شجاعی قرائت شد. این یادداشت که به صورت اختصاصی در اخیتار مهر قرار گرفته به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

برآستان جانان، گر سر توان نهادن

گلبانگ سربلندی برآسمان توان زد

نمی­دانم چگونه این نعمت عظیم و لطف بیکران حضرت کریم را شکر بگزارم که قلم ارجمند فرزندم سیدعلی شجاعی، سر بر آستان ولی نعمتمان، حضرت ثامن­الحجج، امام رأفت، علی­بن موسی­الرضا (علیه آلاف التحیه و الثناء) نهاده و در این آستان ملک­پاسبان به بلوغ و اثربخشی و ماندگاری رسیده.

این هر سه خصیصه، یعنی بلوغ و اثربخشی و ماندگاری، زمانی نصیب یک قلم می­شوند که از زمین کنده شده باشد و با آسمان پیمان و پیوندی برقرار کرده باشد.

قصد ندارم که تلاش و مجاهدت­های سیدعلی را برای رسیدن به این قله، انکار کنم یا ندیده بگیرم؛

نماز در خم آن ابروان محرابی

کسی کند که به خون جگر طهارت کرد.

اما همت بلند، عزم راسخ، ولع خواندن، عطش فهمیدن و تلاش خستگی­ناپذیر برای رسیدن، اگر دست به دست هم بدهند، تازه به تعریفی از کوشش عاشقانه می­رسند و انسان را به بلندای این حقیقت می­رسانند که:

تا که از جانب معشوق نباشد کششی

کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد

هرکه در این آستان، عرض سلام و ادب و ارادتی دارد، به یقین در می­یابد که سلامش نه سلامی ابتدا به ساکن، که پاسخ سلام حضرت مولا بوده است. که خود فرموده­اند:

سلام منا دائما علیکم.

و هرکه در این آستان، قصد خدمتی دارد، با دل و جان به این باور می­رسد که هیچ چیز  ندارد که آن آستان را بشاید مگر که چیزی از خودشان بستاند و با زیوری از جنس ذوق و ادب و خیال بیاراید و تقدیم حضور خودشان کند. و البته آن کریمان، از سر سجیت ذاتی، همین هدیه­مان را هم قدر می­دانند و ارج می­نهند و باران الطافشان را بر سر و رویمان می­بارند.

«فصل شیدایی لیلاها» را که از دست کرامتشان می­گیری و به پای ارادتشان می­ریزی، ره­توشه­ای از جنس «حاء. سین. نون» به دامانت می­ریزند و «حا. سین. نون» که تزئین و تقدیم می­کنی، قبایی به بلندای آن ردا برایت می­دوزند و…

خوشا به سعادت آن کس که همه عمر، سر از این آستان برندارد و این خاندان کرام در تعامل جاودان بماند.

شاید این گفتار، بر اهل ادب این روزگار گران بیاید؛ اما اعتراف می­کنم با افتخار که این قلم اگر بر بام بلندترین جوایز ادبی جهان می­نشست، به این اندازه شادمان نمی­شدم که به توفیق خلق این اثر- به بلندای آن ردا- نائل آمده است. چرا که ارزش آن اعتباری است و ارزش این ذاتی.

مقام اصلی ما گوشه خرابات است

خداش خیر دهاد هرکه این عمارت کرد

چرا که از آن، هیچ­کار برنمی­آید و از این، همه کار بر می­آید.

مگر به روی دلارای یار ما ورنی

به هیچ وجه دگر، کار بر نمی­آید.

چراکه خوشحالی و افتخار آن، محدود و منحصر است به ایام این جهان فانی و این متعلق به جهان جاودانی.

ما عندکم ینفد و ما عندالله باق.

چرا که آن هیچ کمالی بر کمالات انسان نمی­افزاید اما این، از آغاز نیت و بدو حرکت، رشد و کمال و تعالی را با خود می­آورد.

چرا که به جای آن، حتی مغازه­های این جهان چیزی نمی­دهند ولی به بهای این، ملائک هفت آسمان، پر و بال می­افشانند و سر و جان می­دهند.

چرا که قدر آن به گذشت زمان، کاسته می­شود و قدر این، لحظه به لحظه و آن به آن، افزون؛

اصلها ثابت و فرعها فی­السماء تؤتی اکلها کل حین باذن ربها.

الهی که این قلم در هر دو جهان بپاید و خداوند منان، پیوسته بر توفیقاتش بیفزاید و تشکر و قدردانی از این نعمتش را نصیبمان فرماید.

b1

فاصله معرفتی ما با امام رضا(ع) خیلی زیاد است

در این نشست سیدعلی شجاعی نویسنده رمان به بلندای آن ردا روی سن رفت و درپاسخ به حمیدباباوند، مجری مراسم درباره علت نگارش این رمان گفت: در حدیث لوح فاطمه(س) به عبارتی برخورد کردم که احساس کردم فاصله معرفتی ما با امام رضا(ع) خیلی زیاد است. در این حدیث خداوند ائمه و جانشینان آن از جمله امام رضا(ع) را معرفی می‌کند و این نقطه شروعی برای قدم گذاشتن در مسیر نوشتن این کتاب بود.

شجاعی افزود: در تمام کارهای آیینی‌ام هدفم در اختیار قرار دادن اطلاعات به مخاطب نبوده و در این کتاب من هم به تعالی رسیدم. برای پرداختن به زمان حضور امام رضا(ع) کار سختی در پیش داشتم چون سکوت زیاد دیده می‌شود.

این نویسنده ادامه داد: مأمون به امام رضا(ع) علاقه داشت اما به نقطه عطف فریبندگی دنیا رسید. شکل داستان این است همه چیز از قول مأمون بیان می‌شود. اینکه من از زندگی حضرت رضا(ع) و مأمون چه می‌توانم بیاموزم در این جریان اهمیت دارد

b2.

نمی‌‌خواستم کپی پدر باشم

شجاعی درباره منابعی که در روند نوشتن کتاب به آن استناد شده است، گفت: یک‌سال تحقیق و فیش‌برداری انجام گرفت و ۱۱ ماه طول کشید تا طرح اولیه کار برای نوشتن آماده شود. به ۸۰ کتاب تاریخی قرن هفت که همگی منابع دست اول بودند، مراجعه کردم اما اصل اولیه‌ام این بود که در حال نوشتن رمان هستم و به تاریخ براساس نیاز رمان پرداختم. تلاش کردم این نهیب دائم وجود داشته باشد که در حال نوشتن رمان هستم.

وی درباره خانواده‌اش که دست به قلم هستند و کمک گرفتن از پدرش (سیدمهدی شجاعی) برای نوشتن کتاب گفت: در تمام کارها این اتفاق می‌افتد که از بزرگانم راهنمایی بگیرم. وقتی هم این ایده‌ها را مطرح می‌کردم و با کمک و راهنمایی پیش از آوردن روی کاغذ ویراستاری می‌کردم. واقعیت این بود که ابتدا می‌گفتند قلمت شبیه پدرت است. معتقدم سیدمهدی شجاعی در مسیر خودش کامل است و اگر بتوانم نزدیک او شوم، عالی است و از بیان این مسئله ابایی ندارم. مسئله اصلی این بود که نمی‌‌خواستم کپی او باشم بلکه تنها رهروی پدرم باشم.

صدرعاملی: برخی از فصل های رمان، سینمایی است

رسول صدرعاملی، کارگردان سینما در ادامه این نشست درباره «به بلندای آن ردا» گفت: بعد از خواندن چند صفحه از کتاب به خواندن آن علاقه‌مند شدم. این کتاب به رغم نثر فاخر فرهنگی، ضرب‌آهنگ خوبی دارد و با تمام ابهاماتی که در این دوره تاریخی وجود دارد، موفق شده با قصه‌گویی به قلم خود وفادار باشد.

این فیلمساز افزود: همه ما که می‌نویسیم و فیلم می‌سازیم خود شیفته‌ایم و گاهی امکان دارد که به یک فراتر از خود برسیم. این کتاب مبتنی بر گفتار بوده اما فصلی که اولین ‌بار امام رضا(ع) طی مسیر متوقف می‌شود و از او می‌خواهند صحبت کند و همچنین فصل دعای باران خیلی سینمایی است

b3.

زائری: سیدعلی شجاعی استقلال خود را حفظ کرده است

در ادامه حجت‌الاسلام محمدرضا زائری درباره کتاب «به بلندای آن ردا» گفت: شجاعی در محیط ادبی پدرش بود و کارش خیلی دشوارتر از کسی است که می‌خواهد فارغ از این فضا کار کند. سال اول مردد بودم که آیا می‌تواند در این فضا کتابی منتشر کند یا نه اما خوب بود. علی شجاعی الان در عین داشتن چارچوب مشخص در نوشتن، استقلال خودش را دارد.

وی در رابطه با نسبت ما با ادبیات و تاریخ مقدس، ساختن فیلم و نوشتن رمان در این زمینه گفت: یکی از عملی‌ترین جواب‌ها این است که به جای پرداختن به متن مقدس به حواشی آن حادثه بپردازیم. فیلم «هرشب تنهایی» صدرعاملی در خصوص امام رضا(ع) به همین صورت است. به عبارتی قلم نویسنده یا دوربین هنرمند از مرز احترام آمیزی فراتر نمی‌رود و در عین حال می‌تواند حرف‌های خود را بگوید.

در ادامه این نشست، سیدعلی شجاعی، با همراهی دو تار به خوانش بخش هایی از رمان خود پرداخت.

http://www.mehrnews.com/news/2896366/روایت-سیدعلی-شجاعی-از-رابطه-کاری-با-پدر-رهروی-پدرم-هستم