شجاعی: در شناخت اهل بیت بسیار مبتدی هستیم/ قادری: آثار شجاعی منیت ندارد

سیدمهدی شجاعی در نشست مرور آثار مذهبی و آئینی‌اش گفت: واقعه عاشورا لایه های متعددی برای بیان دارد و ما حتی در ابتدای این راه قرار نگرفته‌ایم. قدم اول ما شناخت است که باید حاصل شود.

به گزارش خبرگزاری مهر، نشست مروری بر آثار عاشورایی سیدمهدی شجاعی از سری نشست‌های «نشانی از داغ لاله‌ها» عصر یکشنبه ۲۵ آبان در مرکز همایش‌های برج میلاد تهران با حضور سیدمهدی شجاعی، نصرالله قادری و حجت الاسلام حامد معاونیان برگزار شد.

در ابتدای این نشست، افشین علاء که اجرای برنامه را برعهده داشت، مروری کوتاه بر کارنامه کاری سیدمهدی شجاعی داشت و پس از آن حجت الاسلام معاونیان و نصرالله قادری به بررسی آثار وی پرداختند.

معاونیان در ابتدای سخنرانی خود گفت: زمانی که به من اعلام شد در این جلسه حضور یابم فرصت را مغتنم شمردم و اجابت کردم چرا که سال  هاست آثار سید مهدی شجاعی بر روح من تاثیرگذاشته و با دل من بازی‌ها کرده و گاهی نیز دلم را لرزانده است. آثار وی طرح نویی است در ادبیات عاشورایی و اگر نقدی هم هست اینها باید در کنار هم دیده شوند تا ما روز به روز بتوانیم آثار نوتر و تاثیرگذارتری در صحنه ادبیات عاشورایی ببینیم.

او ادامه داد: در مجموعه آثار شجاعی، سخن اصلی این است که جایگاه داستانگویی و قصه خوانی در اصل مکتب اسلام چیست. آنچه ما در داستان های قرآنی با آن روبه رو هستیم این است که داستان های قرآنی با داستان های ادبی و انسانی ما کاملا متفاوت هستند چرا که داستان های قرآن تماما بر پایه حقیقت استوارند و برگرفته از تخیل انسانی نیستند. دوم اینکه در این داستانها هدف سرگرمی انسان ها نیست و هدف به صورت خردمندانه و عقلایی دنبال می شود. ممکن است درسی از حکمت باشد برای دیگران یا عبرت باشد و آکنده از انگیزش به مکارم اخلاق؛ ضمن اینکه در داستان های قرآنی به جزئیات پرداخته نمی شود چون آنها مهم نیستند و بیش از هرچیز کلیات که هدف اصلی است روایت می شود.

حجت الاسلام معاونیان درباره فقدان یا ضعف ادبیات داستانی اسلامی نیز گفت: متاسفانه باید دریغ و افسوسمان را بیان کنیم که در ادبیات اسلامی، داستان جایگاه خود را آنطور که باید و شاید نیافته است. در حوزه شعر و هنر، اغلب با آثار خوبی مواجه هستیم به خصوص در شعر که واقعه عاشورا را بسیار خوب به تصویر کشیده اند. چه در زبان نوحه و چه در غالب اشعار کلاسیک و به زبان های مختلف پارسی، اردو، عربی و… بیت های بسیاری سروده شده در قالب های گوناگون شعر و نثر سروده شده و حتی امروز به زبان های فرانسه، انگلیسی و افریقایی نیز اشعار بسیاری در مدح ائمه اطهار سروده می شود و اینها مانند قطرات باران بر سرزمین دل مردمان باریده است. ما حتی در نمایش و نقاشی پرده خوانی هم تاثیر واقعه عاشورا را داریم. اگر مجسمه سازی حرام بوده، در عوض روی علم ها از نشان و نماد کبوتر یا شیر استفاده کرده ایم. اما آنچه که همواره جایش در پرداختن به موضوع عاشورا خالی بوده، در کل ادبیات ایران – چه ادبیات کهن و چه ادبیات نوین – ادبیات داستانی است. شعر را همواره داشته ایم اما جای خالی داستان عاشورایی به شدت احساس می شود.

او با بیان اینکه هنرمند باید طرحی نو در این موضوعات داشته باشد عنوان کرد: اگر هنرمند طرحی نو نداشته باشد، باید گفت اصلا هنری ندارد. طرح نو مسئله ای است که در زمینه ادبیات اسلامی نداشته ایم. یکی از کارهای ما وعاظ، روضه خوانی است اما هیچ وقت قصه و داستانی در این زمینه نداریم که بخواهیم روایت کنیم. ما وعاظ به نوعی قصه‌گو هستیم و داستانی کوتاه را بیان می کنیم. آنچه که باعث شد تا کتاب های شجاعی دیده شود این است که در داستان های کلاسیک سنتی، ما راوی نداشتیم تا قصه را روایت کند، اما شجاعی با این طرح نو توانست مخاطبان بسیاری را جذب آثار خود کند. موضوعی که جای خالی اش احساس می شد، عرضه شد و به شدت تقاضا یافت.

معاونیان گفت: در واقع سیدمهدی شجاعی اولین گام های داستان نویسی در موضوع اهل بیت (ع) و ادبیات عاشورایی را طی کرده و خوب هم طی کرده است، اما این کافی نیست. او خلا موجود در داستان‌پردازی دینی ما را تا حد زیادی پر کرده است. درواقع توانسته با وفاداری به اصل روایت و واقعه عاشورا و نیز مراجعه به مقاتل و روضه ها از هنر نویسندگی خود بهره برده تا به زبان و نثر امروز، داستان را روایت کند.

معاونیان افزود: داستان سرایی، فیلمسازی و نمایشنامه نویسی در حوزه اهل بیت (ع) کار بسیار خطیری است و از هنرمند توقع می رود که ابداعی داشته باشد و از سوی دیگر باید در کمال صحت و صداقت نکته ها را روایت کند؛ از این دست، کارهای خوبی داریم مانند برخی قسمت های سریال مختارنامه و چند اثر دیگر که علاوه بر رعایت امانت و صداقت درعین حال بدعت نیز داشته اند.

سپس نصرالله قادری کارگردان، منتقد تئاتر و نویسنده درباره آثار سید مهدی شجاعی صحبت کرد. وی گفت: روبروی سید مهدی شجاعی به عنوان منتقد صحبت کردن کار سخت و دشواری است چرا که سابقه دوستی دیرینه با او دارم. اما درباره آثارش – به خصوص آثار عاشورایی او – تاکنون کسی را ندیده ام که جرات کند نقد بنویسد و من اینجا به عنوان یک منتقد سختگیر می خواهم درباره آثار او صحبت کنم.

او ادامه داد: عمدتا ما در نقد به دنبال عیب جویی هستیم، در حالی که معنی نقد اینگونه نیست و باید در پی کشف ساختار و معنی اثر بود. نقد من خاص و آرکائیک است، همانطور که این ادبیات خاص است. به نظرم هیچکدام از این آثار را نمی توان گفت که هنرمند نوشته است، چرا که شعر نیست که شاعر بنویسد. ابتدا نویسنده باید به آنی برسد تا مقامی به او داده شود و او بتواند این کار را انجام دهد.

این نویسنده و کارگردان با اشاره به اینکه شجاعی در آثارش از خود ردی باقی نمی گذارد گفت: قدما معتقدند که نویسنده در ادبیات چیزی را بازنمایی می کند، اما ساختارگرایان منکر این بازنمایی هستند. ساختارگرایان معتقدند علیرغم محدودیت زبانی، کلمات می توانند امور واقعی را برای ما بازنمایی کنند و ما را به زمان خلق اثر رهنمون سازند. اگر اثر را به عنوان نشانه آفرینشگر ببینیم باید نشانی از سیدمهدی شجاعی در آن باشد، این در حالی است که در هیچ کدام از مجموعه های او نشانی از نویسنده نمی توان یافت.

این منتقد بیان کرد: وقتی به ادبیات عاشورایی شجاعی می رسیم، می بینیم که با این فرمول ها همراه نیست. آثار عاشورایی او، وجهی  به نور دارند که بسیار زیباست و این نشان می دهد که نویسنده این تابش را دریافت کرده و سرشار از زیبایی است اما روی دیگر که به خودمان باز می گردد، قبح است و می بینیم که در هیچکدام از آثار عاشورایی شجاعی، نویسنده منیت ندارد و این قبح دیده نمی شود. در دنیای ادبیات داستانی، نه ادبیات عاشورایی، این قبح بسیار دیده می شود و نویسنده همیشه ردپایی از خودش در اثرش برجای می گذارد، در حالی که در آثار شجاعی، نویسنده از اثر حذف شده است. در واقع نویسنده خودش را کنار می کشد و اینجاست که زیبایی، خودش را نشان می دهد.

قادری در ادامه با بیان اینکه همه این آثار از دو زوایه «همزمانی»  و «در زمانی»  قابل تفسیر هستند اظهار کرد: مجموعه این آثار دقیقا امروز جواب می دهند و انگار امام حسین (ع) دقیقا امروز اینجاست و به زیست اجتماعی و فردی ما جواب می‌دهد. از ساحت دید «در زمانی»  این آثار مستند هستند و ریشه تاریخی دارند. درعین حال با توجه به اینکه این آثار ریشه مستند و تاریخی دارند، بازهم ما می بینیم که نویسنده از آن ریشه ها اثر مستقیمی روایت نمی کند. ضمن اینکه شجاعی سعی کرده در آثارش روح تراژیک واقعه عاشورا را بیان کند؛ فلذا این آثار نه تنها با نگاه و تفکر تعلیقی قابل بررسی است، بلکه از منظر نگاه به وضعیت تراژیک انسان این عصر نیز قابل تبیین است.

سیدمهدی شجاعی نویسنده آثاری چون «مردی از جنس نور»، «از دیار حبیب» و «سقای آب و ادب» نیز در پایان این نشست گفت: قدم‌هایی در زمینه ادبیات عاشورایی برداشته شده است اما با مسافتی که پیش روست، اصلا قابل قیاس نیست. راه نرفته و پیش رو به قدری سنگین است که نمی توانیم ترسیمی از این جاده داشته باشیم.

او با بیان اینکه برای نوشتن درباره ائمه(س) نیازمند ادبیات خاص این ساحت هستیم و باید آن را بیابیم افزود: ماهیت و وجود ائمه(س) اینگونه که عوام  تصور می کنند نیست، ماهیت آنها کاملا متفاوت است. به طور خلاصه ما برای رابطه مان با آسمان، ناگزیر هستیم و نمی‌توانیم بگوییم احتیاجی به این بزرگواران نداریم. برای رشد و تعالی باید متوسل به این بزرگان شویم.

نویسنده کتاب «آفتاب در حجاب» گفت: عاشورا لایه های متعدد و قوی برای بیان دارد و ما هنوز حتی در ابتدای این راه قرار نگرفته ایم. قدم اول ما شناخت است که باید حاصل شود. ما در شناخت اهل بیت بسیار مبتدی هستیم. دغدغه من این است که به یک تعریف و چارچوب برسیم تا به این ساحت نزدیک شویم و آنجاست که روایت، زبان خودش را می‌طلبد و هرچه معرفت بیشتر باشد قطعا این روایت بهتر می‌شود. در این مسیر، راهی طولانی پیش رو داریم و من در پی یافتن زبانی هستم تا بتوانم آن مفاهیم مورد اشاره را به درستی منتقل کنم.

http://www.mehrnews.com/news/2422790/%D8%B4%D8%AC%D8%A7%D8%B9%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%AE%D8%AA-%D8%A7%D9%87%D9%84-%D8%A8%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%A8%D8%AA%D8%AF%DB%8C-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%85-%D9%82%D8%A7%D8%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D8%AC%D8%A7%D8%B9%DB%8C