روزنه آگاهی را بزرگ‌تر کنید، نور بیشتری به اتاق می‌تابد

تهران- ایرنا- نویسنده کتاب «معماری توسعه» با اعلام اینکه آفتاب به اندازه روزنه‌ای که در هر اتاق وجود دارد به آن می‌تابد، گفت: هر چه بتوانید روزنه آگاهی را بزرگ‌تر کنید، نور بیشتری به اتاق می‌تابد و هرچه نور بیشتر باشد، دید بیشتر می‌شود. بنابراین حتما برای توسعه باید برنامه‌ریزی داشت.

علی اشرف افخمی با بیان اینکه کتاب‌هایی در خصوص روش‌های مدیریت و توسعه، تالیف و ترجمه می‌کند، به خبرنگار ایرنا گفت: کتاب قبلی من درباره ماهاتیر محمد (از سال ۱۹۸۱ تا ۲۰۰۳ چهارمین نخست‌وزیر مالزی) بود. همه کتاب‌هایم با استراتژی خاص تالیف و ترجمه شده است. سعی کردم با مثال از افراد تاثیرگذار یا کشورها و بنگاه‌هایی که توانستند موفق شوند، تجربیات موفق را به رشته تحریر دربیاورم تا مخاطبان بتوانند از تجربیات موفق استفاده کنند و شاید آیندگان بتوانند ازاین تجربیات استفاده کنند.

این مدیر ارشد اجرایی درباره کتاب معماری توسعه، تجربه ماهاتیر و مالزی توضیح داد: این کتاب توانسه بود مالزی را از وضعیت اسفبار به شرایط مطلوبی برساند. چند ملاقات با ماهاتیر محمد داشتم، در این ملاقات‌ها درباره مسائل توسعه‌ای با او صحبت می‌کردم و این موارد را در کتاب نوشته‌ام.

نویسنده کتاب معماری توسعه، تجربه لی کوان یو (اولین نخست وزیر سنگاپور) اضافه کرد: دراین کتاب درباره چگونگی توسعه سنگاپور که کشور مهمی نبود، در واقع جزیره‌ای متروک و تحت استعمار بود و با فقر و فساد دست و پنجه نرم می‌کرد، نوشتم. لی کوان یو (رهبر و بنیان‌گذار کشور سنگاپور نوین) در مدت سه دهه نخست وزیری موفق شد اقتصاد آن سنگاپور (جزیره‌ای که از جزیره قشم هم کوچک‌تر از و حدود پنج میلیون و ۷۰۰ نفر جمعیت دارد ) را به اقتصاد توسعه یافته تبدیل کند.

کتاب‌های دیگر من در همین مدار خواهدبود

لی کوان یو می‌گفت در سنگاپور فکر است که کار می‌کند زیرا در این کشور نفت، گاز و معدن وجود ندارد اما فکر کار می‌کند و فکر باید با علم و حرفه رشد کند

افخمی در مقایسه اقتصاد سنگاپور ور ایران گفت: وقتی به تولید ناخالص داخلی سنگاپور نگاه می‌کنیم که حدود ۴۰۰ میلیارد دلار است و این را با کشورهای دیگر مقایسه می‌کنیم می‌بینیم جهش بزرگی داشته است و توانستند اقتصاد خود را بالا ببرند. همین جزیره کوچک با ۵ تا ۶ میلیون جمعیت توانستند در سال ۲۰۲۱ حدود ۵۰۰ میلیارد دلار صادرات داشته باشد. این در حالی است که ایران حدود ۱۰۰ میلیارد دلار صادرات دارد.

نویسنده کتاب معماری توسعه، تجربه لی کوان یو و سنگاپور در مقایسه اقتصاد ایران و سنگاپور بیان کرد: این مقایسه نشان می‌دهد چه اتفاقی افتاده است که چنین جزیره و کشوری به چه موفقیت‌هایی دسترسی پیدا کرده است. این روند رمز و رازی دارد که من اسم آن را معماری توسعه گذاشتم و با استفاده از اصول و مثال‎‌های واقعی و به روز کتاب‌ها را ترجمه و تالیف کردم.

این سیاست‌مدار با بیان اینکه در نظر دارد کتاب‌های بعدی‌اش را در مسیر توسعه و مدیریت تالیف و ترجمه کند، افزود: کتاب‌های بعدی من هم در همین مسیر ادامه خواهند داشت. کتاب‌های دیگر من هم در حوزه توسعه خواهد بود و کتاب معماری توسعه، تجربه لی کوان یو و سنگاپور سومین کتاب در برنامه توسعه است که منتشر شده است.

لی کوان یو مقداری بهتر از ماهاتیر عمل کرد

نویسنده کتاب معماری توسعه، تجربه ماهاتیر و مالزی، در بیان تجربیات مهمی که در این کتاب بیان شده‌است، توضیح داد: ماهاتیر محمد در این کتاب به تجربه مهمی اشاره کرده‌است که مساله بازآفرینی اعتماد میان جامعه و دولت است؛ وقتی اعتماد باشد اتفاق‌های مهمی می‌افتد. البته بحث‌های دیگری مانند تعامل با دنیا، توجه به صادرات، اقتصاد صادرات محور هم مطرح بود. همچنین ماهاتیر روی آموزش خیلی کار کرد. البته به نظرم لی کوان یو مقداری از او بهتر عمل کرد و مبنای توسعه را بر آموزش گذاشت و فکر می‌کرد مردم باید آموزش ببینند تا درک درستی از توسعه داشته باشند. می‌گفت در سنگاپور فکر است که کار می‌کند زیرا در این کشور نفت، گاز و معدن وجود ندارد اما فکر کار می‌کند و فکر باید با علم و حرفه رشد کند.

افخمی ادامه داد: یکی از اساتید دانشگاه در سنگاپور می‌گفت که آموزش را باید از قبل از تولد شروع کرد یعنی آموزش باید از مادران شروع شود این حرف ارزشمند می‌تواند مورد توجه سیاست‌گذاران قرار بگیرد.

هیچ رویدادی اتفاقی نیست و توسعه، موفقیت، شکست و کیفیت هم اتفاقی نیست. باید دلیل آن را پیدا و روی آن تمرکز کرد تا بتوان از مسیر تجربه‌های موفق درس گرفت و کشور را ساخت

نویسنده کتاب معماری توسعه با بیان اینکه لی کوان یو در سال ۲۰۱۵ فوت شده است، اظهار کرد: او به عنوان پیر خردمند مورد احترام و توجه سیاستمدارن دنیا بود. مدل مدیریت توسعه سنگاپور به شکلی بود که کشورهای مختلف از آن بهره گرفتند. برای مثال چین با این عظمت جغرافیایی از سنگاپور نمونه‌برداری کرده است و به عنوان مشاور غیررسمی از تجربیات لی کوان یو استفاده شده است. همچنین هنری کسینجر (وزیر خارجه اسبق ایالات متحده و استراتژیست مشهور در زمانه جنگ سرد) در بخشی از کتابش درباره لی کوان یو نوشته است، کتاب را خواندم و برداشت آزاد خودم را نوشتم، آن استراتژی تعالی بود واینکه به هیچ چیز غیر از بهترین بسنده نباشید. وقتی درباره تعالی صحبت می‌شود نشان دهنده این است که فکر تعالی پیدا کرده است.

افخمی افزود: آن‌ها افق بزرگی را می‌بینند و چند دهه برای رسیدن به آن برنامه‌ریزی می‌کنند. باید توجه داشت که هیچ رویدادی اتفاقی نیست و توسعه، موفقیت، شکست و کیفیت هم اتفاقی نیست. باید دلیل آن را پیدا و روی آن تمرکز کرد تا بتوانیم از مسیر تجربه‌های موفق درس بگیریم و کشور را بسازیم. همه آروزی من همین بود و در این راستا می‌نویسم.

فقط کافی است که مقداری بیاندیشیم

نویسنده کتاب معماری توسعه سعادت، رفاه و شادابی جامعه را در گرو آگاهی بخشیدن دانست و ادامه داد: معتقدم پنجره آگاهی را باید به روی خودمان باز کنیم. شهاب‌الدین یحیی سهروردی (معروف به شیخ‌ اِشْراق، از فیلسوفان نامدار مسلمان و مؤسس فلسفه اشراق) جمله‌ای دارد که می‌گوید آفتاب به اندازه روزنی که در هر اتاق وجود دارد به آن می‌تابد. هر چه بتوانید روزنه آگاهی را بزرگ‌تر کنید، نور بیشتری می‌تابد، و هرچه نور بیشتر باشد دید ما بیشتر می‌شود. بنابراین به همکاران در کشور می‌گویم حتما برای توسعه باید برنامه‌ریزی داشته باشیم، بدون برنامه‌ریزی نمی‌توانیم توسعه پیدا کنیم. مانند این است که بخواهیم بدون سرمایه تولید داشته باشم.

افخمی با تاکید به اینکه رسیدن به توسعه نیازمند روش و نقشه است، گفت: و هرچه بتوانیم روی آن برنامه‌ریزی تمرکز کنیم، موفق خواهیم بود. باید به صورت بلند مدت بر تربیت نیرو تمرکز داشته باشیم و بتوانیم در کشور سرمایه انسانی و اجتماعی ایجاد کنیم. باید بتوانیم فضای خوبی در کشور ایجاد کنیم تا بتوانیم به آن برسیم، زیرا ما چیزی کم نداریم و حتی خیلی زیاد هم داریم. گاهی مشکل این است که از داشته‌ها به خوبی استفاده نمی‌کنیم. باید تلنگری به ذهن‌ها بزنیم تا بتوانیم خیلی از اهداف را عملی کنیم فقط کافی است که مقداری بیاندیشیم.

این مدیر ارشد اجرایی روش تالیف کتاب معماری توسعه را روش قیاسی اعلام کرد و افزود: روش قیاس ساده است و در این مسیر می‌نویسم تا ساده و قابل فهم باشد. این کتابی است که همه می‌توانند متوجه مفهوم آن شوند. در روایت و نوشتن به تئوری‌ها نمی‌پردازم تا نتیجه کاملا آکادمیک باشد، رویکرد عملیاتی و قابل فهم بودن را دارم. هرکس کتاب را بخواند، دانشجو، استاد دانشگاه، روزنامه‌نگار و افراد دیگر کتاب را می‌فهمند و نیاز ندارند مبانی اقتصاد را بخواند تا بتواند کتاب را متوجه شود. مساله قیاس است و اگر بتوانید مقایسه کنید، راحت‌تر متوجه می‌شوید.

منبع: ایرنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *