جایزه اُ. هنری یک رویداد ادبی است که هر ساله به داستانهای کوتاهی که ارزش استثنایی دارند داده میشود. این جایزه که به نام نویسنده آمریکایی اُ. هنری نامگذاری شده شامل بیست داستان برتر منتشر شده در ایالات متحده و مجلات کانادایی میشود که به زبان انگلیسی نوشته شدهاند. در ایران انتشارات نیستان نسبت به انتشار تمام آثار برگزیدۀ این جایزه ادبی در قالب یکصد عنوان اقدام کرده که مجموعه داستان «یک چیز خوب کوچولو» شامل داستانهای برگزیده این جایزه ادبی در سال ۱۹۸۳ است. کتاب هفت داستان کوتاه از ریموند کارور، دبلیو. دی. وِدِرِل، جان آیداپک، لی بوچانان بینن، پیتر مینک، گلوریا ولان و دیوید پلنت را در بر میگیرد که نویسندگانی صاحب سبک به شمار میآیند و آثارشان در آمریکای شمالی و کانادا منتشر شده است.
کتاب مقدمهای به قلم ویلیام آبراهامز سرویراستار این مجموعه دارد که تنوع در موضوع، سبک، شخصیتها و شیوۀ روایت را از ویژگیهای این داستانها برشمرده و چنین داستانهایی را دلیل بهبود بازار چاپ داستان کوتاه در جهان و مناسب برای خوانندگان معتاد به داستان میداند. در ابتدای هر یک از داستانها خلاصهای دربارۀ زندگی، سبک و آثار نویسندۀ همان داستان در اختیار خواننده گذارده شده که به خودی خود ارزشمند و قابل توجه است. «یک چیز خوب کوچولو»؛ «اگر موش خرما میتوانست چوب را رها کند»؛ «شهر»؛ «زندگی من در جلد یک طوطی خاکستری افریقای غربی»؛ «پونرها»؛ «سگهای باغ رِنوآور» و «کار» عناوین داستانهای این مجموعه است که با ترجمۀ لیدا طرزی به مخاطب عرضه شدهاند.
اگر چه در مقدمه ذکر شده که داستانهای این کتاب متنوعاند و تنوع راه را برای یافتن داستانهای غیرقابل پیشبینی هموار میکند و در جای دیگر اشاره میشود که این روایات به طرز صادقانه و کاملاً غیرمستقیم واقعیتهای زندگی معاصر همچون غم، بیپناهی، پوچی، عشق، تمنا و حتی لحظاتی نادر از خنده را منعکس میکنند، اما میتوان گفت وجه مشترک هر هفت داستان این مجموعه «تنهایی» است. «تنهایی» موضوعی است که نه تنها وقتی در این کرۀ خاکی با پدیدههایی چون بیماری و پیری و کار اجباری و مشکلاتی از این قبیل ترکیب میشود عرصه را بر انسان تنگ میکند، بلکه حتی میتوان از تلفیق آن با اسارت برای موجود دیگری غیر از انسان نیز قصهای خواندنی رقم زد. چنانکه لی بوچانان بینن خانم نویسندۀ آمریکایی که اتفاقاً به وکالت و انجام فعالیتهای حقوقی نیز مشغول است، در داستان «زندگی من در جلد یک طوطی خاکستری افریقای غربی» از زبان یک پرندۀ سخنگوی اسیر در قفس انسانها نوشته است: «یک وقتهایی که آقا و خانمم کیفشان کوک بود و من میخندیدم، آنها حیرت میکردند. نمیدانستند خندۀ طوطیها یک جور گریه است. نمیدانستند ما میخندیم تا درکمان از جهان فرو نریزد. خندۀ من یک خندۀ توخالی است، یک صدای ترسناک و نفرتانگیز که ذرهای نشاط و شادی در آن نیست…»
زخمها، دردها و بیماریها از دیگر موضوعاتی هستند که گویی به تنهاییِ شخصیتهای داستانهای هفتگانۀ این کتاب معنای عمیقتری میدهند. از سویی دیگر در جایجای قصهها شاهد تکرار محیطهایی چون بیمارستان یا آسایشگاه نیز هستیم تا شخصیتها بتوانند در این اماکن امن و آرام با تنهایی و جراحتها و آلام خود دست و پنجه نرم کنند یا خو بگیرند. پدر و مادر جوانی که فرزندشان در آستانۀ روز تولدش تصادف کرده و به کما رفته؛ تراشههای چوبی که دستهای کوچکترین فرزند مذکر از سه نسل خانوادهای را در جدال جمعکردن و شکستن هیزم میخراشد؛ دردِ ناگهانی مردی که در بدو ورود به شهری غریب برای انجام یک مأموریت کاری ناچار به بستریشدن در بیمارستان و جراحی آپاندیس میشود؛ پیرزنی که فرزندش او را به آسایشگاه سالمندان سپرده؛ زنی بیوه که ناچار است برای امرار معاش خانواده در سرزمینی تحت پوشش نظامی کمونیستی کار کند؛ پرندۀ سخنگویی که به دلیل زخمهای ناشی از حملۀ موش صحرایی به دامپزشکی سپرده میشود و حتی پسربچهای که به دلیل روح زخمی ناشی از کابوسهای شبانه در اسارتی ناگزیر دستش را با آهن گداخته میسوزاند؛ همگی شخصیتهای داستانیِ دردمندی هستند که روایتهایشان برای هر مخاطبی در هر گوشۀ جهان خواندنی است.
حکایتهای منتخب و مندرج در این کتاب به نوعی بر نیاز به همدردی و برقراری ارتباط برای بهاشتراکگذاردن دردها در دنیای امروز نیز تأکید دارد. در داستان «یک چیز خوب کوچولو» اثر ریموند کارور زنی که فرزندش به دلیل تصادف در کماست، با خانوادهای روبهرو میشود که آنها نیز در اتاق انتظار بیمارستان منتظر وضعیت پسر جوانشان در اتاق عمل هستند: «دوست داشت با آن آدمها که حال و روز خودش را داشتند حرف بزند. او میترسید. آنها هم میترسیدند. دردشان مشترک بود. دوست داشت بیشتر دربارۀ تصادف بچهاش با آنها حرف میزد، از پسرکش برایشان میگفت، از اینکه درست روز تولدش تصادف کرده بود…»
نکتۀ قابل ذکر دربارۀ همین داستان ریموند کارور که ویلیام آبراهامز در مقدمۀ کتاب به آن اشاره کرده این است که کارور پیشتر، نسخۀ اولیۀ این داستان را با عنوان «وقتی از عشق حرف میزنیم از چه حرف میزنیم» منتشر کرده بوده که با موفقیت کمتری روبهرو شده است، اما در نسخۀ بعدی که در این کتاب چاپ شده، نویسنده داستان را طولانیتر، عمیقتر، غنیتر و زندهتر نوشته و این بازنویسی به پختگی قصه در بازنشر آن کمک شایانی کرده است. آبراهامز بنا بر همین موضوع در حیرت است که چرا نقاشان، مجسمهسازان، آهنگسازان یا شاعران به بازآفرینی مکرر اثر خود میپردازند اما در مورد داستاننویسان این کار کمتر اتفاق میافتد.
منبع: الف
یک چیز خوب کوچولو
مجموعه داستان «یک چیز خوب کوچولو» شامل داستانهای برگزیده جایزه ادبی اُ. هنری در سال ۱۹۸۳ است که با ترجمه لیدا طرزی منتشر شده است.