حقایق تاریخی با راویانی خیالی

کتاب «موسی‌ترین به طور» روایتی از زندگی و رخدادهای زمان امامت امام هفتم شیعان حضرت امام موسی کاظم (ع) است. این اثر را سیدعلی شجاعی نوشته که پیش از این نیز در کارنامۀ خود تجربه‌ی تألیف آثاری با موضوعات دینی و  اجتماعی را داشته است. مجموعه داستان‌های «ستاره‌هایی که خیلی دور نیستند»؛ «عاشقی به وقت کتیبه‌ها»؛ «فرشته‌ها قصه ندارند بانو!»؛ «مرا به خواب‌هایت ببر ماریه» و رمان‌هایی چون «فصل شیدایی لیلاها»؛ «به بلندای آن ردا» در قالب روایت زندگی و شهادت حضرت امام رضا(ع) و «حاء، سین، نون» در مورد شهادت حضرت علی(ع) و آغاز خلافت امام حسن (ع) با محوریت موضوع صلح و شهادت ایشان از جمله آثار پیشین این نویسنده است. نمایشنامه‌نویسی و همچنین تولید کتاب برای مخاطبان کودک و نوجوان نیز از دیگر فعالیت‌های او به شمار می‌رود. شجاعی  در «موسی‌ترین به‌طور» سراغ سوژه‌ای داستانی با روایتی تاریخی دربارۀ یکی از بزرگان دین و تشیع رفته است. 

«موسی‌ترین به طور» را شش نفری روایت می‌کنند که شش چشم خلیفه عباسی نامیده می‌شوند. در واقع صاحبان این شش جفت چشم، یعنی یزید بن رباح، اشعث بن سیّار، زیاد یمانی، ابوبکر بن ابی‌العوجاء، مروان بن حریر و عمر بن مغیره رواسی طی سی‌و‌پنج سال به صورت مخفیانه اخبار و اطلاعات سرزمین‌های اسلامی را برای خلفای اسلامی می‌فرستادند تا از این راه آنان را در جریان شرح ماوقع تمام آنچه در سیطرۀ تحت امرشان رخ می‌داده، قرار دهند.

داستان از روایت شهادت امام ششم شیعیان حضرت صادق (ع) و چگونگی گزینش جانشین ایشان در مدینه آغاز می‌شود. خلیفه به یکی از شش چشم مأمور می‌دهد که جانشین امام صادق را به قتل برساند؛ اما امام پیش از شهادت، جز «موسی» پنج نفر دیگر از جمله خود خلیفه را نیز وصی خود معرفی کرده و همین موضوع نقشۀ شهادت امام هفتم شیعیان را نقش بر آب می‌کند. سپس سایر راویان نیز به ترتیب شروع به وصف اوضاع جامعۀ اسلامی بعد از شهادت امام صادق (ع) می‌کنند. نویسنده از طریق همین روایت‌ها تلاش دارد به شرح میزان تفرقه و تفاوت عقاید در میان مسلمانان و در ادامه به زندگی و سلوک امام موسی کاظم (ع) بپردازد.

شجاعی روایت را با تعلیق آغاز کرده و سپس به ارائه گزارشی از فرقه‌ها و برخی مدّعیان امامت پس از امام ششم شیعیان پرداخته است. تشریح شیو‌ه‌های گوناگون افراد و گروه‌ها و توصیف بدعت‌گزاری‌های آنان در قالب روایت داستانی به سبکی جذّاب انجام شده است. پس از عبور از این مرحله نوبت به شرح عداوت و کینه‌توزی خلفای عباسی با بنی‌هاشم و پرداخت مبسوط به ویژگی‌های امام شیعیان می‌رسد که با زبانی ساده و روان و در عین حال آمیخته با ملزومات تاریخی و ارائۀ اطلاعات دقیق و جامع از شرایط جامعه، طرز تفکر، چگونگی حکومت و مشکلات و موانع موجود در جامعۀ مسلمین بیان شده است.

سیدعلی شجاعی که فرزند سیدمهدی شجاعی داستان‌نویس و روزنامه‌نگار ایرانی است، جایی گفته است: «ادبیات سیدمهدی شجاعی ایده‌آل‌گرا و آرمان‌گرایانه است و در فضایی اثباتی به ترسیم سپیدی‌ها می‌پردازد. نوشته‌های من برخلاف او نگاه تلخ‌تری به موضوعات مذهبی مشترک میان ما دارد. نسل سیدمهدی شجاعی نسلی صبورتر و بامدارا بودند، اما این خویشتن‌داری در نسل من کمتر به چشم می‌خورد.» این نویسندۀ جوان در «موسی‌ترین به طور» نیز همانند پدر نگاه و دغدغه‌ای داستانی اما متکی و استوار بر پایۀ مسائل دینی داشته است. او در شکل این روایت‌ داستانی تلاش کرده‌ تا تاریخ‌نگاری را به نام ادبیات داستانی به مخاطب ارائه ندهد. گو اینکه پس از پایان تمام روایت‌ها از زبان شش راوی مورد اشاره، درست در پایانی‌ترین  کتاب به جملاتی برمی‌خوریم که ما را با حقیقتی شگرف روبه‎رو می‌کند. اینکه در متن کتاب سخنان امام موسی‌ کاظم (ع) به ‌صورت برداشت آزاد ترجمه شده و ممکن است با وقایع هم‌زمانی تاریخی نداشته باشد. در باقی گفت‌وگوها و کنش‌های روایت هم به اقتضای رمان، عنصر خیال و استنادات تاریخی آمیخته است. از آن شش تن هم جز در این مکتوب جای دیگر نشانی نیست.

نویسنده که در انتهای کتاب بیش از صد منبع را به ‌عنوان منابع پژوهشی و ارجاعی روایت داستانی خود دربارۀ زندگی امام هفتم شیعیان نام می‌برد؛ سرانجام در سطر آخر همان منابع، پرده از این راز برمی دارد که شش راوی داستان هیچ جایی جایگاهی در تاریخ ندارند و فقط زادۀ خیال نویسنده هستند. در واقع نویسنده در این رمان کوشیده حقایقی تاریخی را با راویانی خیالی بازگو کند. در بخشی از کتاب به روایت ابوبکر بن ابی‌العوجاء می‌خوانیم: «قریب این هفت سال که در مدینه مفتخر بوده‌ام به خدمت‌گزاری، گزارشات و اشاراتی پراکنده داشته‌ام مبنی بر وجود و فعالیت منصوبانی از جانب ابوابراهیم در شهرهای مختلف. این افراد که از یاران نزدیک ابوابراهیم‌اند، وکلا و امینان او شده‌اند برای رجوع شیعیان و دریافت خمس و زکات و صدقات. البته ظاهر امر پاسخ به سؤالات فقهی شیعیانی است که امکان سفر و دیدار ابوابراهیم ندارند و این وکلا، نمایندگانی برای حل مسائل…»

منبع: الف

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *