موضوع جذاب مرگ!

شاید زمانی که آغاز به فراگیری مهارت ترجمه و پس از آن تمرین مهارت کسب شده کردم هیچ گاه به ذهنم خطور نمی کرد که فرآیند ترجمه تا چه اندازه می تواند چالش برانگیز بوده و تمام ذهن و روان و حتی زندگی مترجم را به مثابه یک نویسنده تمام وقت درگیر کند. این جا بود که آموختم ترجمه نه تنها یک مهارت بلکه بیشتر یک هنر است. هنر درک کردن،  هنر کشف کردن،  هنر برگرداندن مفاهیم از قالبی به قالب دیگر. مترجم در تمام مدت ترجمه روی لبه ای فوق العاده باریک و ترسناک قدم برمی دارد و همیشه این واهمه را دارد که نکند پایش لیز خورده و به سمت نویسنده صرف و یا به سمت خواننده غش کرده و نتواند بر تعهد خود به عنوان رابط محرم و مورد اعتماد دو زبان و دو دنیای متفاوت درست عمل کند. این مقدمه را گفتم تا خوانندگان بدانند مترجم از هر نوع و هر زبانی که باشد همواره درگیر دشواری های بین دو زبان و البته از آن هم مهم تر دشواری های فرهنگی میان دو زبان است و اغراق نمی شود اگر بگوییم زندگی اش همواره در تلاطم است. که نکند سخنی را درست درک نکرده و یا درست انتقال نداده باشد. در ادامه از ویژگی های کتاب “به نمایندگی از یک احمق” برایتان می گویم تا ابتدا بدانید و بعد بخوانید. امید که مورد پسند ذهن روشن بینتان قرار گیرد.این کتاب هشتادمین  نمونه از مجموعه داستان هایی است که برنده جایزه اهنری شده اند که می توان گفت به واسطه دو ویژگی خاص متمایز از دیگر مجموعه هاست. اول اینکه  سال ۱۹۹۹،  دوره بی نظیری برای شکوفایی و تکامل داستان کوتاه بود و تمام داستان های گردآوری شده در این مجموعه از دل این دوره درخشان بیرون آمده اند وهم چنین از زبان داستان نویس های صاحب نامی همچون راسل بنکس،  مری گوردن،  و جان ادگار،  در کنار داستان ریموندکارورکه بعد از مرگش چاپ شد و همین امر خود بر شاخص بودن این مجموعه تاکید دارد. علاوه بر این در این مجموعه نام نویسنده هایی به چشم می خورد که شاید تا این زمان شناخته شده نباشند اما آینده درخشانی پیش رویشان است چرا که با همین تجربه کم، آثارشان توانست در خور جایزه اُ.هنری باشد و در مجموعه ای که قرار است در سرتاسر دنیا چاپ و به بسیاری از زبان ها ترجمه شود قرار بگیرد.

در این مجموعه که در سال ۲۰۰۰ چاپ شد تقریبا تمامی داستان ها از محوریت واحدی برخوردارند که یک به یک شان را به هم پیوند می دهد. پیوندی مفهومی و قابل لمس. در کنار نویسندگان و موضوع داستان ها،  مشخصه دیگری نیز وجود دارد که خود حجت را بر کم نظیر بودن این مجموعه تمام می کند و آن حضور داوران برجسته ای همچون مایکل کانینگهام،  پم هوستون،  و جورج ساندر  است که در انتخاب تک تک داستان ها نهایت دقت و ریزبینی را به عمل آوردند و تلاش کردند تا حد امکان منصفانه به قضاوت بنشینند.  این اثر در حقیقت پایانی بود بر تمام سبک ها و اسلوب داستان نویسی قرن بیستم و دریچه ای بر دنیای مدرن و البته متفاوت که با ظهور سال ۲۰۰۰ پا به عرصه وجود گذاشت از همین رو این مجموعه به تنهایی می تواند نماینده یک قرن باشد. قرنی که گذشت و شامل اتفاق هایی بود  همچون جنگ جهانی اول،  دوره افسردگی ورخوت پس از جنگ،  جنگ جهانی دوم،  جنگ ویتنام،  و تغییرات چشمگیر سیاسی و اجتماعی که اواخر قرن گذشته رخ داد و جوامع بسیاری را درگیر خود کرد. جالب تر اینکه بیشتر داستان های این مجموعه از نوعی بی زمانی بهره گرفته اند. که همین امر باعث می شود در هر زمان و هر دوره قابل خواندن و البته لذت جستن باشند. شاید حضور بعضی پدیده های نوظهور را تنها بتوان در یکی دو داستان حس کرد و الباقی تمایلی برای پرداختن به این موضوع و یا حتی اشاره سطحی به آن نداشته باشند. اینجاست که خواننده با چندین داستان برخاسته از یک عصر اما محوریت متفاوت روبرو می شود.

از دیگر ویژگی های مجموعه چاپ شده که شاید جذاب تر به نظر برسد این است که به یک اتفاق بسیار جزئی که شاید در لحظه رخ داده باشد چنان پر و بال می دهند که می توانند پاراگراف ها درباره آن بنویسند و واژه پردازی کنند طوری که خواننده گمان برد جز این اتفاق هیچ اتفاق دیگری در آن مقطع زمانی درحال رخ دادن نبوده.درست مانند داستان “وزنه”،  داستان “دیکون”، داستان “تناسخ در خیابان پارک” که در یک لحظه تمام گذشته و آینده یک نفر دستخوش تغییراتی شگرف می شود که بعد از آن نه دیگر دینش را می خواهد و نه دنیایش را. داستان “رز” که ابته کمی متفاوت است و  برعکس از یک حادثه شگرف اکتفا می کند به نام بردن از یک ساعت خاص در یک روز خاص که بعد از آن دیگر گویی دنیا روی محور قبلی خود نمی چرخد.  این گونه داستان ها می توانند در قالب جملاتی کوتاه تجربه ای را برای انسان بازآفرینی کنند که شاید هیچ وقت در طول عمرش قادر به درک آن نباشد. در میان موضوعات  اشاره شده در این کتاب،  موضوع مرگ از همه جالب توجه تر است که در بیشتر داستان ها به آن پرداخته می شود. در نیمی از داستان ها کسی می میرد،  کسی مثل مادر، همسر سابق،  دوست صمیمی دوران دبیرستان،  یکی از اقوام،  برادر،  پدر،  فرزند،  عموزاده  و بعد بازخورد این مرگ به تصویر کشیده می شود. در برخی از داستان ها ما با مرگ غیر مترقبه انسانی روبرو می شویم که اصلا انتظارش را نداشتیم.  دومین عنصر مشترک در بسیاری از داستان های این مجموعه تلاشی ست که افراد برای پیشرفت معنوی و شخصی بکار می گیرند. چه از طریق تغییر سبک زندگی،  ایجاد هوشیاری،  تغییر دین و یا بازیافتن آنچه قبلا از آن غافل بوده اند. در کنار این ها،  داستان هایی هم وجود دارند که می توان به وضوح شادی،  سرخوشی،  شوخی و کنایه را در لابلای کلماتشان یافت. نگارش خوب و قوی،  می تواند حین سرگرم کردن خواننده،  مفاهیم جدیدی را به او القا کند. و این همان ویژگی اعجاب انگیزی است که من به عنوان مترجم درباره کتاب “به نمایندگی از یک احمق” تمام قد از آن دفاع می کنم و یقین دارم که خوانندگان ذهن آگاه مهر تایید بر ادعای من می گذارند.

مهارت،  پیچیدگی،  و غنای آثاری که در اینجا جمع آوری شده اند،  خود دلیل روشنیست بر اینکه همچنان داستان کوتاه در ادبیات از اهمیت خاصی برخوردار است. اگر به میان ورق های کتاب بروید و غرق در داستان ها شوید کلامم را به خوبی درک خواهید کرد. وقتی با داستان “وزنه” همچون من گریستید،  با “زمین های آبراهام” در معنای حقیقی عشق شک کردید،  با “فلاش تانک” غصه خوردید و از تلخی ماجرا فرار کردید. “مردی با سگ دست آموز” بدون اینکه تلاش کنید شما را به ورای روزمرگی ها می برد و در پایان از شما انسانی می سازد که بیشتر از پیش حواسش را جمع لحظه هایی که در گذرند می کند. ماهتاب از عشق کهنه می گوید که به یک باره جهان عاشق را روی سرش خراب می کند. به جبران تلخی ها،  داستان “یک لقمه آماده” از همان ابتدا تا انتها لبخند را به گوشه لبتان سنجاق می کند تا بخندید و لذت ببرید. “باغستان های کیوتو” از سرنوشت شوم تمام جنگ ها سخن می گوید. “به نمایندگی از یک احمق” شما را دعوت به دنیایی می کند که در ان انسان ها به دلیل محرومیت از ساده ترین امکانات و حقوق حاضر می شوند به مانند یک احمق،  با منطق خویش وداع گفته و راه بیراهه در پیش بگیرند. “خیلی دور خیلی نزدیک” به شما این نوید را می دهد که کهنسالی آن قدر ها هم ترسناک نیست و میتوان با بهترین ها این دوره را نیز گذراند و حتی از نو عاشق شد. و اگر همچون بیشتر انسان هایی که همچون من ارتباط نزدیکی میان خود و حیوانات از لحاظ عاطفی حس می کنند باشید شک ندارم از ابتدا تا انتهای داستان “مراقب حیوانات باشید” قلبتان از مهر و محبت و وفاداری حیوانات که بی منت و بدون چشم داشت به انسان ها هدیه میکنند آکنده خواهد شد. در پایان ارادت خود را به همراهان همیشگی داستان های اُهنری اعلام داشته و آرزو میکنم این مجموعه داستان با عنوان “به نمایندگی از یک احمق”همچون دیگر مجموعه هایی از این دست بر کامتان بنشیند و روحتان را نوازش کند. 

منبع: الف

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *