یلنا یوگِنیِونا لِوکیِوسکایا، زادهی ژوئن ۱۹۶۳ در مسکو، زبانشناس، اسطوره و فولکلورشناس روس و نویسندهی کتاب حاضر در زمینه فرهنگ و آداب و رسوم اسلاوها مطالعات و پژوهشهای بسیاری را به ثبت رسانده است.
بدیهی است که اعتقاد به دوگانگی در مبادی خیر و شر به عنوان مثال مبارزهی روشنایی و تاریکی، باران و خشکسالی و مواردی از این دست در بین تمامی ملتها قابل مشاهده است. اما نحوه برخورد، اعتقادات و باورهای ملتهای مختلف نسبت به این خدایان کاملا متفاوت است.
اهمیت اسطوره و افسانه در فرهنگ و ادبیات هر قوم و ملتی آنچنان حائز اهمیت است که نمیتوان یک ملت را بدون داشتن تصویری از گذشتهی اعتقادی و باورهای باستانی اجدادش متصور شد. همانطور که هر ملتی بدون تاریخ و هر دولتی بدون حاکمیت و قدرت بی مفهوم است، یک جامعه نیز قطعا با تصویری از گذشتهی اعتقادی و باورهایش است که معنا مییابد.
گفتنی است که منشأ تاریخ و فرهنگ یک ملت ریشه در باورها، رسوم و سنتهایشان دارد. به بیان دیگر تصویر گذشتهی اعتقادی و باورهای یک ملت، هرچند انتزاعی، افسانهای و اسطورهای، نقش پررنگی در شناخت بهتر چرخش تاریخی و فرهنگی آنها ایفا میکند.
شناخت پیشینهی اعتقادی و کنشهای رفتاری یک جامعه نسبت به جهان پیرامون حتی در قالب اسطورهها و افسانهها امری مهم است که آگاهی از آن در جنبههای مختلف تعامل با مردمان آن جامعه خالی از لطف نیست. از همین رو مترجم بر آن شد تا به منظور انعکاس هرچه شفافتر این پیشینه، موفق به انتخاب کتابی شود که به طور کامل و همهجانبه به معرفی پرسوناژهای اسطورهای و افسانهای قوم اسلاو شرقی پرداخته باشد.
اسطورههای قوم اسلاو شرقی به مانند اسطورههای سایر ملل ریشه در عقاید باستانی و خدایگانپرستی دارد. اما ناگفته نماند که امروزه این باورها و عقاید باستانی در تار و پود زندگی عادی مردمان روسیه، اوکراین و بلاروس دیده میشود. اسطورهها و افسانههایی که در سرمای استخوانسوزِ زمستانهای طولانی روسیهی کهن به نقل از پدربزرگها و مادربزرگها، سینه به سینه و نسل به نسل تا به امروز بیان شده و امروزه در ادبیات شفاهی روسها خوش میدرخشند.
کتاب «اسطورههای اسلاوهای شرقی» مجموعهای از افسانهها و اسطورههای قوم اسلاو شرقی است که نویسنده به زبانی ساده و در ده فصل مجزا به معرفی پرسوناژهای اسطورهای این قوم میپردازد. وی در ابتدا تاریخچهی مختصری از چگونگی شکلگیری اسلاوهای شرقی و خواستگاه آنها ارائه داده و به دنبال آن به شرح تفاوت اسطوره با قصههای خیالی و داستانهای ادبی و همچنین به تفاوت اسطورههای اسلاوها با اسطورههای رُم، یونان، هند و اسکاندیناوی میپردازد.
در فصل اول شرح و توصیف خدایان بلندمرتبهی اسلاوهای شرقی از جمله پیرون، وُلس، مُکاش، خُرس (داژبُگ)، ستری بُگ، سیمارگل، سوارُگ (سوارُژیچ) نقل میشود. نویسنده در فصل دوم نیروهای طبیعت همچون مادرِ زمین، آب، درخت، سنک و چند پرسوناژ دیگر را به مخاطب میشناساند. در فصلهای سوم تا دهم نیز به ترتیب، افسانهها و اسطورههایی راجع به خلقت زمین و انسان، دنیای پس از مرگ، ارواح ناپاک، حامیان خانهها و کلبهها، فرمانرواهای اسطورهای طبیعت، انسانهایی با ویژگیهای اهریمنی، ارواح سرنوشت، بیماری و مرگ و نیروی پلید و گنجینهها را نقل میکند.
اسطوره های اسلاوهای شرقی
فلسفه اسطورهها معنا بخشیدن به زندگی مادی است و آشکارترین نشانههای زندگی مادی؛ زمین، آب، درخت، باروری، رشد و برکات است. آب و درخت در همه اسطورهها یادآور زندگی هستند؛ چه آنهایی که در سرزمینهای گرم و خشک به چشم میخورند و چه آنهایی که در سرزمینهای سرد.
اسطورههای اسلاوها چیزی نبوده است که در گذشته از بین رفته باشد یا دوران آن به سر آمده باشد، بلکه نسل به نسل و سینه به سینه نقل شده و با تغییر و تحولاتی به شکل امروزیاش درآمده است. برخی از عناصر موجود در افسانهها ممکن است از بین رفته یا برخی در زمان متأخرتر به وجود آمده باشند. تعدادی از اسطورهها و عناصر نیز از ملتهای دیگر اقتباس شدهاند. زمانی که اسلاوها به صورت یک قوم مستقل و واحد درآمدند تمامی داستانها و افسانهها دربردارندهی درونمایه و خط سیر خاص خود بودهاند. اما همواره باورها، افسانهها و اسطورههایی دستنخورده وجود دارند که در طول قرنها نسلبهنسل و سینهبهسینه بدون کوچکترین تغییری منتقل شدهاند.
اسطورههای اسلاوهای شرقی را نمیتوان گذشتهای منسوخ به شمار آورد، بلکه مسیری است که از گذشته تا به امروز شکوفایی و تحول را ادامه داده است. برخی از سوژهها در این اسطورهها به دست فراموشی سپرده شده و برخی دیگر بعدها پدیدار شدهاند. دستهای دیگر از اسطورهها نیز از اقوام و ملتهای دیگر وام گرفته شده و در روندی آهسته و آرام با سنتها و حکایتهای اسطورهای اسلاوها در هم آمیخته و یکی شدهاند.
به این ترتیب، خوانندگان این کتاب با مهمترین و مشهورترین شخصیتهای اسطورهای اسلاوهای شرقی آشنا میشوند. اما ورای مرزهای دنیای این کتاب و در فرهنگ سنتی اسلاوها همواره موارد مهم و بسیار جالب دیگر نیز وجود دارد؛ مثلا چگونگی تنظیم تقویم اسلاوهای باستان و نحوه بازتاب باورهای اسطورهای در این تقویمها؛ حتی جشنهایی که در گذشته برگزار میشد و مردم در آن جشنها به شادی میپرداختند و یا توضیح درباره اینکه چه باورها و اعتقاداتی در رابطه با ساخت و ساز خانه، بافندگی، دامپروری و کاشت و برداشت محصول وجود داشت.
منبع: الف