روایت مجید مجیدی از سیدمهدی شجاعی

چهره‌ها – سابقه بیش از ۳ دهه رفاقت باعث شد تا مجیدی مجیدی به شهر کتاب بیاید و از کسی سخن بگوید که به قول او مثل خورشید بر همه می​تابد.

به گزارش خبرآنلاین، جلسه نقد و بررسی آثار سیدمهدی شجاعی که روز سه‌شنبه در شهر کتاب برگزارشد، مهمان سرشناس کم نداشت، برخی آمدند و روی سن رفتند و چند دقیقه​ای سخنرانی کردند و برخی هم فقط در بین حضار نشستند و گوش سپردند به به حرف​های مجید مجیدی، رضا امیرخانی، صابر امامی، مهدی فروزان و در نهایت خود سیدمهدی شجاعی.
مجیدی اولین سخنران این مراسم بود که ترجیح داد، به جای صحبت کردن از آثار ادبی این نویسنده، از خود شجاعی سخن بگوید؛ از رفتارش، شخصیتش و تمام چیز​هایی که باعث شده تا سیدمهدی شجاعی تبدیل شود به سیدمهدی شجاعی.
– کار من امروز سخت است چون باید در محضر سیدمهدی شجاعی از خودش صحبت کنم.
– حرف​هایی که من می زنم نشات گرفته از تجارب شخصی من است، این​ها برداشت من از شخصیت و خصوصیات رفتاری سیدمهدی شجاعی نیست.
– سیدمهدی شجاعی در تمام این​سال​ها مانند خورشید بوده و بر همه تابیده است.
– او هیچ وقت چتر حمایتی​اش را محدود نکرده و تا آنجا که توانسته از همه حمایت کرده​است.
– این رفتار او فقط مربوط به حوزه ادبیات نبوده و در همه حوزه​های فرهنگی و هنری  این رفتار را داشته ​است. او چه وقتی مسئولیت اجرایی و فرهنگی داشته و چه زمانی که به عنوان یک هنرمند در جمع دوستان بوده، کوشیده تا از همه حمایت کند.
– در سال‌های ۵۸ یا ۵۹ سید در روزنامه جمهوری بود و آنجا ویژه​نامه صحیفه را در می​آورد. مرتضی سرهنگی و هدایت​الله بهبودی از دل همان ویژه​نامه بیرون آمدند و تاکنون ده​ها اثر مرتبط با جنگ را ارائه کرد​ه‌اند و از سرآمدان حوزه کاری خود هستند.
– بسیاری از نیرو​هایی را که امروز جزو سرآمدان حوزه​های مختلف فرهنگی و ادبی​ هستند، سید مهدی شجاعی در زمان حضورش در حوزه​هنری کشف کرده.او به خیلی​ها کمک کرده تا دیده شوند.
-اگر الان نامی به عنوان مجید مجیدی در سینما هست از برکت وجود سید مهدی شجاعی ​​است.
– سال ۱۳۶۹مسولیت برپایی یک جنگ ادبی- هنری در سیستان و بلوچستان به من واگذار شد. قرار بود من بروم سیستان و بلوچستان، فضا را آماده کنم و بعد دوستان شاعر و نویسنده از تهران بیایند و برنامه اجرا شود. من رفتم زاهدان، کار​های اجرایی​ام که تمام شد، فرصتی پیش آمد تا چرخی در منطقه بزنم، واقعا از وضعیتی که وجود داشت ناراحت شدم و دلم گرفت. اوضاع خوبی نبود. سید که همراه گروه از تهران آمد، من ماجرا را برایش گفتم و با هم به چند تا از محله​ها سر زدیم. وقتی سید را همراه دیدم، گفتم:« بیا این رنج مردم را به تصویر بکشیم.» ما هنرمند انقلاب بودیم و تصویر کردن درد و رنج مردم از آرمان​هایمان بود، به همین خاطر می خواستیم رنج مردم را به تصویر در بیاوریم و بگوییم که صدای مردم هستیم. تا از سید این​ را خواستم، پذیرفت و با وجود نبود امکانات، دو نفری سفری یک ماهه به این منطقه داشتیم. در طول این یک ماه طرح کلی کار را نوشتیم و برگشتیم تهران. اگر تلاش های سیدمهدی شجاعی و سید مرتضی آوینی نبود، این کار اصلا شکل نمی​گرفت.
– از خود گذشتگی یکی از وجوه سید مهدی شجاعی​است. چیزی که الان آن را خیلی کم داریم.
-الان که به سید مهدی شجاعی فکر می​کنم، می بینم او همان آدم ۳۲ سال پیش است. سید دیروز با همین آدمی که امروز می​شناسم تفاوتی ندارد .
-او در تمام این سال​ها اسیر چیزی نشد تا هویتش را تغییر دهد و شناخت ما را از او دگرگون سازد.
-امروز هرکس تا به جایگاهی می​رسد، بلافاصله دوشناسنامه​ای می​شود و فراموش می​کند که چه پشتوانه​ای داشته​است.
-سید آدمی​است که برای دفاع از اعتقاداتش هیچ ابایی ندارد و به سنتی ترین​شکل ممکن از اعتقاداتش دفاع می​کند. او چه در ایام فاطمیه و چه در محرم در خانه​اش روضه دارد و  هیچ وقت اسیر جریانات روشنفکرانه نشده​است.
– یادم هست که اواخر سال ۶۹ نویسنده​ای رمان خیلی خوبی نوشته بود و به اثرش اجازه انتشار نمی​داند، سید رمان را خوانده بود و تایید کرده بود و کلی هم تلاش کرد تا رمان چاپ شود. آن نویسنده پیش از این رمان آثار کوچکی داشت، اما این رمان که چاپ شد چون اثر خوبی بود دیده شد و خیلی​ها آن را خواندند. یادم هست یک روز همان نویسنده به من گفت که فلان داستان نویس این رمان را خوانده و کلی تعریف کرده، من به او گفتم : «قبل از آن آدم که سید مهدی شجاعی رمان تو را خواند و تایید کرد، تو حالا اسیر تعریف کس دیگری شده​ای.» متاسفانه با همان یک تعریف مسیر این آدم عوض شد و سرنوشتش تغییر کرد، با همان یک رمان هم بلند شد و رفت خارج از کشور و تا به امروزهم اثر دیگری در همان حد و اندازه منتشر نکرده. خدا هر چیزی را به آدم می​دهد باید ظرفیتش را هم بدهد.
– هنر سینما در دو دهه اخیر مردمی​تر شده​است، یعنی مردم بیشتر هنرمندان این عرصه را می​شناسند، در حوزه ادبیات اما هنوز هم اینگونه نیست و معدود نویسندگانی هستند که  توفیق مردمی بودن را پیدا کرده​اند. سید یکی از این نویسندگان است که وقتی با او به محافل مختلف می​روی این را حس می​کنی.
– این مردمی بودن یکی از وجوه مهم شخصیت و کار سید مهدی شجاعی​است.
– من این توفیق را داشته​ام که در چند کار سینمایی با سید همکاری کنم. در فیلم​های «بدوک» و «پدر» او مسیر پرواز را آماده کرد.

http://www.khabaronline.ir/detail/176724/%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D8%B4%D8%AC%D8%A7%D8%B9%DB%8C-/%DA%86%D9%87%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7/%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF