به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، تشکری این کتاب را با لحنی توصیفی آغاز کرده و زبانی ساده را در بیان رویدادهای داستانی به کار گرفته است.
در این کتاب که از زبان راوی سوم شخص روایت میشود، دیالوگها همراه با گویشهایی که با دقت نویسنده گزینش شدهاند، نقشی موثر در القای فضای داستانی دارند.
تشکری چندی پیش درباره این کتاب به «ایبنا» گفته است: نخستین تحصیلکردگان فرنگ که به ایران بازگشتند، دچار چالشی عظیم شدند و روشنفکران ما در این دوران نیز از این ماجرا مبرا نبودند. در روند این تحقیقات به خوبی پیداست که تاریخ ما سرشار از ناگفتههایی است که واقعا ارزش افشا شدن و واقعبینی را دارند. مثلا وقتی از واقعه کشف حجاب حرف میزنیم، واقعا نمیدانیم که قهرمان اصلی آن کیست.
وی همچنین افزود: در روند این کار از رونامههایی متعدد که در آن روزگار منتشر میشد، مانند «نوبهار»، «بهار» و «شرق آفتاب» بهره گرفتم، ضمن آنکه در این حوزه جغرافیا و آدمهایی که از کنار این ماجراها میگذشتند، بسیار قیمتیترند.
بخشی از این کتاب اینگونه نوشته شده است(رسمالخط کتاب در بازنویسی آن تغییر نکرده است):
«حشمت از راه جنگلیی عمارت بهارستان که به کوشک بهرامی میمانست، به سوی گور غزال خود، مادر ملک خود، میرفت.
مقصودش داماد شده بود.
بیاذن و بیاجازهی او، دختر منیر را گرفته بود. بیآنکه حشمت بویی ببرد، مقصود از این عمارت دل کنده بود و رفته بود به خانهی جغدان!… ».
و بخش دیگری از این رمان:
«سگ سارون! سایهنشین برای یک قزاق کهن پوشیده. اما این سواد کوهی ما را از مشهد کشاند به تهران. کلنل پسیان، ما کلکش را کندیم. اما دلچرکیی این گرگ جلب به ما تموم نشده. از مشهد خودمان مار را جلهکن کرد و کشاند تهران. در این عمارت بزرگ بی تو غزال چه تنها ماندهایم. اهل خراسان عادت به دوری از غربت شهر خود را ندارند…».
«مفتون و فیروزه» و «ولادت»، نام دو رمان در حال انتشار این نویسنده و نمایشنامهنویس در انتشارات کتاب نیستان است.
«پاریس، پاریس» نوشته سعید تشکری، امسال(۸۹)، به شمارگان ۲۲۰۰ نسخه، از سوی انتشارات «کتاب نیستان» راهی بازار کتاب شد. این کتاب ۳۵۰ صفحهای با قیمت ۸۰۰۰ تومان در کتابفروشیها ارایه میشود.
http://www.ibna.ir/vdca60no.49n6e15kk4.html